موانع تحقق عدالت اجتماعی در جامعه چیست؟98/09/13

حضرت آيت الله حسيني بوشهري«دامت برکاته»،  طی سخنانی درباره موانع تحقق عدالت اجتماعی فرمودند: چه مسائلی دست به دست هم میدهد تا در نتیجه جامعه از برکات عدالت اجتماعی به منصه ظهور نرسد؟ آیا عواملی در این راستا وجود دارد یا نه؟ که اگر احیاناً در جامعه ما نیز چنین مسائل و موانعی وجود دارند، همه به کمک هم تلاش کنیم(کارگزاران و مردم)، موانع را از پیش راه برداریم تا شاهد اجرای عدالت اجتماعی در جامعه باشیم. من در اینجا میخواهم این نکته را عرض کنم که بحث از موانع به دو بخش تقسیم میشود. یک بخش مربوط به کارگزاران و حاکمان جامعه است که کارگزاران و حاکمان جامعه گاهی بخاطر گفتار و رفتارشان، موانعی سر راه اجرای عدالت اجتماعی ایجاد میکنند و گاهی این مانع به ما مردم برمیگردد. یعنی مردم اقداماتی میکنند که این اقدامات خود به خود ایجاد مانع میکند سر راه اجرای عدالت اجتماعی. من امروز با این فرصتی که در اختیار دارم، به یکی دو مورد از موانعی که مربوط به کارگزاران و حاکمان جامعه میباشد، اشاره میکنم.

اولین مانع این است که مدیران جامعه گاهی تحمل شنیدن حرف حق را ندارند و لذا مانعی ایجاد میشود تا با واقعیات جامعه آشنا نشوند و طبیعتاً هرچه بین آنها و واقعیات جامعه فاصله بیندازد، به همان تناسب اجرای عدالت به کندی انجام میگیرد یا اصلاً انجام نمیگیرد. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه در خطبه 22 تعبیر جالبی مطرح میکنند: «فلا تکف عن مقالة بحق او مشورت بعدل فإنی لست فی نفسی بفوق عن اخطئ و لا آمنُ ذلک من فعلی الا عن یکفی الله من نفسی ما هو املک به منی...» میفرماید در گفتن حق و مشورت در عدالت نسبت به من خودداری نکنید. یعنی مسائلتان را با هم مطرح کنید، طرح موضوع کنید، نگویید چون امیرالمؤمنین است مسائل را از من کتمان کنید، زیرا من خود را برتر از آنچه اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمیدانم. مگر اینکه خداوند مرا حفظ کند. بنابراین سفارش امیرالمؤمنین به جامعه مخاطبش، به کسانی که در زمان حکومت او زندگی میکنند، میگوید حرف حقتان را به من منتقل کنید و مشورت به عدل بدهید به من تا هنگام تصمیم گیری، یک تصمیم به صلاح جامعه انجام دهم و در نتیجه به آنچه که مصلحت جامعه میباشد عمل کنم. پس زمانی که مدیران و تصمیم گیران جامعه، مانع از شنیدن حرف حق شوند، این مانعی بر سر راه اجرای عدالت میشود.

دومین مانع این است که مدیران، خودشان را بالاتر از دیگران بدانند. اگر مدیران، خودشان را برتر از دیگران دیدند و برای خودشان امتیاز خاصی قائل شدند، دیگر نوبت به اجرای عدالت اجتماعی نمیشود. اگر عده ای به صورت ویژه و با امتیازات ویژه بخواهند زندگی کنند، نوبت به اجرای عدالت اجتماعی نمیشود. تعبیر امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامه مالک اشتر این است: و«وَإِيَّاکَ وَالاِسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِيهِ أُسْوَةٌ» بپرهیز از اینکه چیزی را به خودت اختصاص دهی که بهره مردم در آن یکسان است. مدیر جامعه نباید یک امتیازخواهی خاصی نسبت به دیگران داشته باشد. اگر امتیاز خاصی برای خودش قرار دهد مردم میفهمند که بین آنها و مدیران و مسئولان فاصله افتاده است. چنین جامعه ای دیگر رنگ عدالت اجتماعی را نخواهد گرفت.

امیرمؤمنان (ع) در نامه ای به یکی از فرماندارانش مینویسد جناب سهل فلسفه اینکه عده ای فرار کردند و به معاویه پیوستند میدانی چیست؟ امتیاز طلبی و ویژه خواهی بوده است. اینها به فکر خودشان بودند نه به فکر جامعه.

دیدگاه‌ها   

vahid
#3 vahid 1398-09-20 08:51
in haji harfash alie natarse yek marde
نقل قول کردن
خلیل
#2 خلیل 1398-09-17 07:03
عدالت تو جامعه پر از بی عدالتی سوزن تو انبار کاهه
نقل قول کردن
اشترزاده
#1 اشترزاده 1398-09-14 09:21
این حرفها روباید با طلا نوشت بارها و بارها تو گوش این مسئولین نامرد باید بخونیم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

Please publish modules in offcanvas position.