درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصل فی الحیض تاریخ: 23 آبان 1402 موضوع جزئی: حکم خون خارج شده از فرج و خون باقیمانده در فرج مصادف با: 29 ربیع الثانی 1445 سال تحصیلی: 1403-1402 جلسه: 22 |
خلاصه جلسه گذشته
بحث در حکم خونی بود که از فضای رَحِم خارج و به فضای فرج ریخته شده است، ولی از فرج خارج نشده است، سه دیدگاه در این رابطه مطرح شده است؛ بعضی به حیض بودن چنین خونی معتقدند، بعضی دیگر به عدم حیضیّت آن فتوا دادهاند و بعضی، مثل مرحوم سید (ره) قائل به احتیاط شدهاند. ادله قائلین به حیضیّت و عدم حیضیّت ذکر شد.
در ادامه بحث، این سؤال مطرح شد که آیا اجمال دلیل مخصِّص به عام سرایت میکند یا سرایت نمیکند؟ در پاسخ به نظر مرحوم آخوند (ره) اشاره شد و عرض شد که به نظر ایشان اجمال دلیل مخصِّص منفصل به دلیل عام سرایت نمیکند و به قدر متیقّن اکتفا میشود و در رابطه با فرد مشکوک به دلیل عام تمسک میشود. سپس، عرض شد که در مانحنفیه که دلیل خاص (دلیل حیض) مجمل است، به دلیل عام تمسک میشود لذا به وجوب نماز (عدم حیضیّت) بر زنی که خون از فرجش خارج نشده است حکم میشود و در حکم به حیضیّت خون، فقط به قدر متیقّن أخذ میشود و قدر متیقّن، جایی است که خون از فرج زن خارج شده باشد و در فرد مشکوک [که خون از فرج خارج نشده است]، به عموم عام تمسک میشود و عمومات بر وجوب نماز و روزه بر زنی که خون از فرجش خارج نشده است دلالت میکنند.
همچنین، عرض شد که با وجود امکان تمسک به عمومات و اطلاقات، نوبت به اصول عملیه نمیرسد، اما اگر کسی از ادله اجتهادیه نتوانست حکم مسأله را پیدا کند باید به ادله فقاهتی و اصول عملیه مراجعه کند و چون استصحاب عرش الأصول و فرش الأمارات است، نخست باید دید که در مانحنفیه، مقتضای استصحاب چیست؟
نکته: دلیل استصحاب بر اصول عملیه عقلی، مانند برائت عقلی، اشتغال عقلی و تخییر عقلی از باب ورود [که موضوع دلیل را نفی میکند] تقدّم دارد و به تعبیر روشنتر، دلیل استصحاب موضوع برائت عقلی را برمیدارد، یعنی عدم بیان که موضوع برائت عقلی است با دلیل استصحاب برداشته میشود زیرا دلیل استصحاب، بیان است. همچنین، موضوع احتیاط عقلی که احتمال عقاب است با دلیل استصحاب برداشته میشود و همینطور، موضوع تخییر عقلی که عدم مرجِّح است با دلیل استصحاب برداشته میشود زیرا خود استصحاب مرجّح درست میکند در نتیجه، زمینه تخییر عقلی را از بین میبرد.
شیخ انصاری (ره) و محقق نائینی (ره) دلیل استصحاب را از باب حکومت [تضییق یا توسعه دایره دلیل] بر اصول عملیه شرعی مقدم داشتهاند، مثل اینکه مولا گفته است: «أکرم العالِم» و در دلیل دیگر آمده باشد: «ولد العالِم عالِمٌ» که این دلیل، از باب حکومت، دایره «أکرم العاِلم» را توسعه میدهد یا اینکه مولا گفته است: «لا شک لکثیر الشک» که این دلیل دایره دلیلی که میگوید به شک نباید اعتناء شود را تضییق میکند.
مرحوم آخوند (ره) استصحاب را از باب ورود بر سایر اصول عملیه مقدم داشته است. البته بعضی استصحاب را از باب تخصیص مقدم داشتهاند، بعضی آن را از باب توفیق عرفی مقدم داشتهاند، یعنی حتیالمقدور باید بین استصحاب و سایر ادله التیام عرفی ایجاد شود و بعضی استصحاب را از باب أظهریت مقدم داشتهاند. پس، رابطه بین استصحاب و سایر اصول عملیه یا ورود است، یا حکومت یا تخصیص یا توفیق عرفی و یا أظهریت است و طبق همه این دیدگاهها، استصحاب مقدم بر سایر اصول عملیه است. بنابراین، در مانحنفیه (خونی که از فرج خارج نشده است)، اگر نتوان با تمسک به عمومات و اطلاقات (ادله اجتهادی)، حکم مسأله را پیدا کرد باید به اصول عملیه رجوع کرد و از اصول عملیه نیز باید سراغ استصحاب رفت.
انحاء استصحاب
جریان استصحاب به دو نحو است؛ یکی استصحاب وجودی و دیگری استصحاب عدمی است.
استصحاب عدمی در مانحنفیه به این نحو است که استصحاب عدم حدوث حیض جاری میشود؛ به این بیان که گفته میشود که زمانی که خون در داخل رَحِم بود و از فضای رَحِم بیرون نیامده بود و داخل فضای فرج نشده بود، حیض حادث نشده بود، اکنون که خون داخل فضای فرج شده است ولی خارج نشده است، در حدوث حیض شک میشود که همان یقین سابق (عدم حدوث حیضیّت در زمانی که خون از رَحم خارج نشده و داخل فضای فرج نشده بود) استصحاب میشود لذا به عدم حیضیّت خون داخل فرج حکم میشود.
استصحاب وجودی به این نحو است که استصحاب طُهر جاری میشود؛ به این بیان که زمانی که خون در فضای رَحِم بود، زن در حالت طُهر و پاکی بوده است و اکنون که خون داخل فضای فرج شده است ولی از آن خارج نشده است، در طُهر و پاکی شک میشود که همان یقین سابق (طُهر و پاکیِ زمانی که خون در فضای رَحِم بود) استصحاب میشود لذا به طُهر و پاکیِ زنی که خون داخل فرجش است و از آن خارج نشده است حکم میشود.
نتیجه، اینکه جریان استصحاب؛ اعم از اینکه عدمی باشد یا وجودی باشد، عدم حیضیّت خونی که در فضای فرج است و از آن خارج نشده است را نتیجه میدهد.
اشکال آیت الله خویی (ره) بر جریان استصحاب
آیت الله خویی (ره) فرموده است: «لا يمكننا المصير إلى الاستصحاب حينئذ لأنّ الشبهة حكميّة»[1]؛ [فرض مورد بحث، یعنی خونی که از فرج خارج نشده است] از موارد شبهه حکمیه است چون موضوع (خون) شبهه ندارد، بلکه حکم (حیض بودن یا حیض نبودن خون) محل شبهه است و در شبهات حکمیه استصحاب جاری نمیشود.
اقسام شبهه
شبهه بر دو قسم است؛ یکی شبهه موضوعیه و دیگری شبهه حکمیه است.
شبهه موضوعیه: اگر منشأ شک و شبهه، امر خارجی و اشتباه در امور خارجی باشد، آن شبهه، شبهه موضوعیه است، مثل اینکه مکلّف میداند که شرب خمر حرام است، لکن در خمر بودن مایعی که نزد اوست شک دارد چون نمیداند که آن مایع خمر است که نوشیدن آن حرام است یا آب است که نوشیدن آن مشکلی ندارد.
شبهه حکمیه: اگر منشأ شبهه فقدان نص یا اجمال نص یا تعارض نصیّن باشد، آن شبهه، شبهه حکمیه است، مثل اینکه مکلّف نمیداند که شرب توتون حرام است یا حلال است که منشأ این شک یا فقدان نص یا اجمال نص و یا تعارض نصیّن است.
نکته: رفع شبهه در شبهه حکمیه به ید شارع است، اما رفع شبهه در شبهه موضوعیه بر عهده خودِ مکلّف است و مکلّف به عرف مراجعه میکند که عرف یا به خمریّت آن مایع مشتبه نظر میدهد یا به مائیّت آن مایع مشتبه نظر میدهد.
شبهه حکمیه بر دو قسم است؛
یکی شبهه حکمیه غیر مفهومیه و دیگری شبهه حکمیه مفهومیه است.
شبهه حکمیه غیر مفهومیه، در موردی است که نصّ و دلیلی بر حکم وجود ندارد، مثل اینکه مکلّف نمیداند که شرب توتون حرام است یا حرام نیست یا اینکه [بر فرض عدم ورود دلیل و نص از طرف شارع در رابطه با عصر غیبت] نمیداند که در عصر غیبت امام زمان (عج) نماز جمعه واجب است یا واجب نیست، اما شبهه حکمیه مفهومیه عمدتاً در موردی است که متعلّقِ تکلیف اجمال داشته باشد.
توضیح مطلب، انشاءالله، در جلسه آینده بیان خواهد شد.
«الحمدلله رب العالمین»