فصل فی الحیض 1402/08/15

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصل فی الحیض                                                                  تاریخ: 15 آبان 1402

موضوع جزئی: اجتماع حیض با شیر دادن و حمل                                                    مصادف با: 21 ربیع ‏الثانی 1445                                                                                                                                       

سال تحصیلی: 1403-1402                                                                                         جلسه: 17

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه جلسه گذشته

 

در جلسه گذشته عرض شد که مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که بین دو دسته روایت مذکور [، یعنی روایات دال بر اینکه ملاک برای حکم به حیضیّت یا عدم حیضیّت خونی که زن باردار می‏بیند، صفات حیض است (روایات مورد استناد صاحب حدائق (ره)) و روایات دال بر اینکه ملاک برای حکم به حیضیّت یا عدم حیضیّت خونی که زن باردار می‏بیند، دیدن آن خون در ایام عادت ماهیانه است (روایات مورد استناد آیت الله خویی (ره))] عموم و خصوص من‏وجه است و این دو دسته روایت در موردی که زن باردار در ایام عادتش خونی ببیند که صفات حیض را نداشته باشد با هم تعارض می‏کنند، مثل اینکه زن باردار در ایام عادتش خونی را ببیند که زرد رنگ باشد که در این صورت، روایات مورد استناد صاحب حدائق (ره) اقتضا می‏کند که به عدم حیضیت چنین خونی حکم شود، ولی روایات دسته دوم اقتضا می‏کند که به حیضیّت چنین خونی حکم شود بنابراین، چون این دو دسته از روایات، به اطلاقشان با هم تعارض دارند و اطلاق این دو دسته باعث شده است که دو وجه افتراق داشته باشند و یک وجه اشتراک داشته باشند لذا این روایات با هم تعارض و تساقط می‏کنند و پس از تساقط، به عمومات یا اطلاقاتی که فراتر از این دو دسته روایت است مراجعه می‏شود که به آنها عام یا اطلاق فوقانی گفته می‏شود و آن عمومات و اطلاقاتِ فوقانی بر این دلالت دارند که اگر زن باردار خونی ببیند باید نمازش را ترک کند و مقتضای آن، این است که به حیضیّت خونی که زن باردار در ایام عادتش می‏بیند حکم شود، چه آن خون اوصاف حیض را داشته باشد و چه اوصاف حیض را نداشته باشد.

 

آیت الله خویی (ره) به روایاتی در این زمینه اشاره کرده است که در جلسه گذشته به دو روایت اشاره شد.

 

روایت سوم: مُحَمَّدُ بْنُ‌ الْحَسَن بِإِسْنَادِهِ‌ عَنِ‌ اَلْحُسَيْنِ‌ بْنِ‌ سَعِيدٍ عَنْ‌ حَمَّادٍ عَنْ‌ حَرِيزٍ عَمَّنْ‌ أَخْبَرَهُ‌ عَنْ‌ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ؛‌ فِي الْحُبْلَى تَرَى الدَّمَ‌، قَالَ‌: «تَدَعُ‌ الصَّلاَةَ‌ فَإِنَّهُ‌ رُبَّمَا بَقِيَ‌ فِي الرَّحِمِ‌ الدَّمُ‌ وَ لَمْ‌ يَخْرُجْ‌ وَ تِلْكَ‌ الْهِرَاقَةُ‌»[1].

 

امام باقر (ع) و امام صادق (ع) در روایت مذکور، فرموده‏اند که زن بارداری که خون می‏بیند نمازش را رها می‏کند زیرا چه بسا خون [حیض] در رحم باقی مانده باشد و خارج نشده باشد و خونی که می‏ریزد همان خون حیض است.

 

روایت مذکور مرسله است و سندش ضعیف است، لکن چون مضمون آن با روایاتی که سندشان صحیحه است یکی است، به ضعف آن توجه نمی‏شود.

 

نکته: گاهی اوقات اگر سند روایتی مشکل داشته باشد امکان اصلاح آن وجود دارد، به این نحو که وقتی چند روایت وجود داشته باشند که مضمون واحدی داشته باشند و فقط سند یکی از آن روایات ضعیف باشد و بقیه صحیحه باشند، ضعف روایت مورد نظر، نادیده گرفته می‏شود و به آن ضعف توجه نمی‏شود چون مضمون آن روایت، همان مضمونی است که روایات صحیحه به آن اشاره دارند.

 

روایت چهارم: مُحَمَّدُ بْنُ‌ الْحَسَن بِإِسْنَادِهِ‌ عَنِ‌ اَلْحُسَيْنِ‌ بْنِ‌ سَعِيد عَنْ‌ حَمَّادٍ عَنْ‌ شُعَيْبٍ‌ عَنْ‌ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ؛‌ قَالَ‌: سَأَلْتُهُ‌ عَنِ‌ الْحُبْلَى تَرَى الدَّمَ‌ قَالَ‌: «نَعَمْ‌ إِنَّهُ‌ رُبَّمَا قَذَفَتِ‌ الْمَرْأَةُ‌ الدَّمَ‌ وَ هِيَ‌ حُبْلَى»[2].

 

امام صادق (ع) در این روایت فرموده است که چه بسا زن باردار خون [حیض] می‏بیند.

 

این روایت سنداً مشکلی ندارد و می‏توان به آن استناد کرد.

 

تقریب استدلال به روایات مذکور، به این نحو است که اطلاق روایات چهارگانه مذکور بر این دلالت دارند که زن باردار خون حیض می‏بیند و در این روایات به اوصاف حیض و زمان دیدن خون اشاره‏ای نشده است که اگر خون مورد نظر اوصاف حیض را داشته باشد حیض و اگر اوصاف حیض را نداشته باشد حیض نباشد یا اینکه اگر در ایام عادت دیده شود حیض و اگر در ایام عادت دیده نشود حیض نیست، بلکه امام صادق (ع) در پاسخ سائل که پرسیده است که آیا زن باردار خون حیض می‏بیند، به طور مطلق فرموده است که زن باردار خون حیض می‏بیند.

 

لذا به مقتضای اطلاق روایات مذکور، در چند مورد می‏شود به حیض بودن خونی که زن بارادار می‏بیند، حکم کرد؛

 

اول، خونی است که زن باردار در ایام عادتش می‏بیند و اوصاف حیض را دارد.

 

دوم، خونی است که زن باردار در ایام عادتش می‏بیند و اوصاف حیض را ندارد.

 

سوم، خونی است که زن باردار در غیر ایام عادتش می‏بیند، ولی اوصاف حیض را دارد.

 

چهارم، خونی است که زن باردار در غیر ایام عادتش می‏بیند و اوصاف حیض را نیز ندارد.      

 

اطلاق روایات مذکور، بر این دلالت دارد که خونی که زن باردار در هر چهار صورت مذکور، می‏بیند محکوم به حیضیّت است، اما صحیح این است که خونی که زن باردار در غیر ایام عادتش می‏بیند و اوصاف حیض را ندارد (صورت چهارم)، حیض نیست زیرا دلیل خاص [که روایت صحیحه صحّاف است] بر این دلالت دارد که خونی که زن باردار در غیر ایام عادتش می‏بیند و اوصاف حیض را ندارد، محکوم به حیضیّت نیست. بنابراین، اطلاقات روایات مذکور، فقط شامل سه صورت اول می‏شود و به مقتضای این اطلاقات، به حیض بودن خونی که زن باردار می‏بیند حکم می‏شود لذا با پذیرش حکم به حیض بودن خون در صورت دوم [که زن باردار در ایام عادتش خون می‏بیند که اوصاف حیض را ندارد] کلام مرحوم صاحب حدائق (ره) که قائل به عدم حیضیّت چنین خونی است نقض می‏شود پس، اطلاقات مذکور، کلام مرحم صاحب حدائق (ره) را زیر سؤال می‏برند.

 

اشکال بر کلام مرحوم آیت الله خویی (ره)

 

ممکن است که گفته شود که روایاتی که مرحوم آیت الله خویی (ره) به اطلاق آنها استناد کرده است مدعا را ثابت نمی‏کند زیرا روایات مورد استناد ایشان، در مقام بیان مورد بحث نیستند، بلکه این روایات در مقام بیان یک مطلب است و آن، اینکه این روایات در مقام بیان نفس امکان اجتماع حیض با حمل می‏باشند، اما اینکه آیا حکم به حیضیّت خونی که زن باردار می‏بیند دائر مدار اوصاف است یا دائر مدار ایام عادت است از این روایات فهمیده نمی‏شود و روایات مذکور، در مقام بیان این مطلب نیستند لذا با این روایات نمی‏توان کلام مرحوم صاحب حدائق (ره) را مخدوش کرد.


 

 

پاسخ از اشکال مذکور

 

مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که بر فرض که اشکال مذکور وارد باشد و از مطلقات مذکور چشم‏پوشی شود، لکن مطلقات دیگری وجود دارند که بر این دلالت دارند که اگر زن در ایام عادتش خونی ببیند آن خون، حیض است، هرچند که صفات حیض را نداشته باشد.

 

نکته: تفاوت اطلاقات مذکور با اطلاقاتی که قبلاً ذکر شد این است که اطلاقات سابق، به حیض خونی مربوط می‏شد که زن باردار می‏بیند و این اطلاقات به حیض بودن خونی اشاره دارد که مطلق زن [اعم از باردار و غیر باردار] در ایام عادتش می‏بیند، هرچند که آن خون اوصاف حیض را نداشته باشد که روایات ذیل از آن جمله‏اند؛

 

روایت اول: مُحَمَّدُ بْنُ‌ يَعْقُوبَ‌ عَنْ‌ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ عَنْ‌ أَبِيهِ‌ وَ عَن مُحَمَّدِ بْنِ‌ إِسْمَاعِيلَ‌ عَنِ‌ اَلْفَضْلِ‌ بْنِ‌ شَاذَانَ‌ جَمِيعاً عَنْ‌ حَمَّادِ بْنِ‌ عِيسَى عَنْ‌ حَرِيزٍ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ مُسْلِمٍ‌؛ قَالَ‌: سَأَلْتُ‌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ عَنِ‌ الْمَرْأَةِ‌ تَرَى الصُّفْرَةَ‌ فِي أَيَّامِهَا، فَقَالَ‌: «لاَ تُصَلِّي حَتَّى تَنْقَضِيَ‌ أَيَّامُهَا وَ إِنْ‌ رَأَتِ‌ الصُّفْرَةَ‌ فِي غَيْرِ أَيَّامِهَا تَوَضَّأَتْ‌ وَ صَلَّتْ‌»[3].

 

امام صادق (ع) در روایت مذکور، فرموده است که زنی که در ایام عادتش خون زرد می‏بیند نمازش را نمی‏خواند تا ایام عادتش بگذرد [یعنی آن خون، حیض است]، ولی اگر در غیر ایام عادتش خونی ببیند که زرد باشد وضو می‏گیرد و نمازش را می‏خواند.

 

در سند روایت مذکور، تحویل صورت گرفته است و دو سند در قالب یک سند جمع شده‏اند.

 

سند اول، عبارت است از؛ مُحَمَّدُ بْنُ‌ يَعْقُوبَ‌ عَنْ‌ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ عَنْ‌ أَبِيهِ‌ عَنْ‌ حَمَّادِ بْنِ‌ عِيسَى عَنْ‌ حَرِيزٍ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ مُسْلِمٍ‌.

 

سند دوم، عبارت است؛ مُحَمَّدُ بْنُ‌ يَعْقُوبَ‌ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ إِسْمَاعِيلَ‌ عَنِ‌ اَلْفَضْلِ‌ بْنِ‌ شَاذَانَ‌ عَنْ‌ حَمَّادِ بْنِ‌ عِيسَى عَنْ‌ حَرِيزٍ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ مُسْلِمٍ.‌

 

سند این روایت، طبق هر دو سند صحیح است مگر این که نسبت به ابراهیم اشکال شود و گفته شود که مراد از او ابراهیم‏بن هاشم است و در مورد این شخص توثیق صریحی وارد نشده است، لکن عرض می‏شود که جلالت ابراهیم‏بن هاشم به قدری زیاد است که نیازی به توثیق علمای رجال ندارد.

 

روایت دوم: مُحَمَّدُ بْنُ‌ يَعْقُوبَ‌ عَنْ‌ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ عَنْ‌ أَبِيه عَنْ‌ عَبْدِ اللَّهِ‌ بْنِ‌ الْمُغِيرَةِ‌ عَنْ‌ إِسْحَاقَ‌ بْنِ‌ عَمَّارٍ عَنْ‌ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فِي الْمَرْأَةِ‌ تَرَى الصُّفْرَةَ‌؛ فَقَالَ:‌« إِنْ‌ كَانَ‌ قَبْلَ‌ الْحَيْضِ‌ بِيَوْمَيْنِ‌ فَهُوَ مِنَ‌ الْحَيْضِ‌ وَ إِنْ‌ كَانَ‌ بَعْدَ الْحَيْضِ‌ بِيَوْمَيْنِ‌ فَلَيْسَ‌ مِنَ‌ الْحَيْضِ‌»[4] .

 

این روایت نیز بر این دلالت دارد که خونی که زن در ایام عادتش می‏بیند و صفات حیض را ندارد، حیض است.

 

روایت سوم: مُحَمَّدُ بْنُ‌ يَعْقُوبَ‌ عَنْ‌ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ عَنْ‌ أَبِيه عَنْ‌ إِسْمَاعِيلَ‌ بْنِ‌ مَرَّارٍ عَنْ‌ يُونُسَ‌ عَنْ‌ بَعْضِ‌ رِجَالِهِ‌ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَ‌ فِي حَدِيثٍ‌: «وَ كُلَّ‌ مَا رَأَتِ‌ الْمَرْأَةُ‌ فِي أَيَّامِ‌ حَيْضِهَا مِنْ‌ صُفْرَةٍ‌ أَوْ حُمْرَةٍ‌ فَهُوَ مِنَ‌ الْحَيْضِ‌ وَ كُلُّ‌ مَا رَأَتْهُ‌ بَعْدَ أَيَّامِ‌ حَيْضِهَا فَلَيْسَ‌ مِنَ‌ الْحَيْضِ»[5].

 

این روایت نیز بر این دلالت دارد که خونی که زن در ایام عادتش می‏بیند حیض است، چه صفات حیض را داشته باشد و چه صفات حیض را نداشته باشد.

 

روایت مذکور، مُهمل و ضعیف است چون «بعض رجاله» که در سند این روایت آمده است معلوم نیست.

 

مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که بر فرض که روایت سوم پذیرفته نشود، لکن سایر روایات، برای اثبات مدعا (ملاک برای حکم به حیضیّت خون، اوصاف نیست، بلکه ملاک برای حیضیّت، در ایام عادت بودن آن خون است،] کفایت می‏کند.

 

نتیجه، اینکه تفصیل سوم که از طرف مرحوم صاحب حدائق (ره) ذکر شده است، صحیح نیست.

 

«الحمدلله رب العالمین»

 



[1]. حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الحیض، باب30، ص332، ح9.

[2]. همان، ح10.

[3]. همان، باب4، ص278، ح1.

[4]. همان، ص279، ح2.

[5]. همان، ح3.

 

Please publish modules in offcanvas position.