درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی:فصلٌ فی المطهّرات تاریخ: 16 فروردین 1394 موضوع جزئی: الأول من المطهّرات، الماء- تطهیر ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب مصادف با: 15 جمادی الثانی 1436 سال:ششم جلسه: 73 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
مسأله 316: «إذا كان الإناء ضيّقاً لا يمكن مسحه بالتراب، فالظاهر كفاية جعل التراب فيه و تحريكه إلى أن يصل إلى جميع أطرافه، و أمّا إذا كان ممّا لا يمكن فيه ذلك، فالظاهر بقاؤه على النجاسة أبداً، إلّا عند من يقول بسقوط التعفير في الغسل بالماء الكثير»[1]؛ مرحوم سید (ره) فرموده است که اگر ظرف [که مثلاً به ولوغ کلب و امثال آن متنجّس شده است] تنگ باشد و امکان خاکمالی کردن آن نباشد [امکان داخل کردن دست در آن ظرف ممکن نباشد] ظاهر این است که ریختن خاک در ظرف و تکان دادن آن به نحوی که خاک به همه ظرف برسد، کفایت میکند، اما اگر ظرف به گونهای باشد که این کار [ریختن خاک داخل آن و تکان دادن آن] نیز ممکن نباشد ظاهر این است که نجاست ظرف برای همیشه باقی خواهد ماند [و قابل استفاده نخواهد بود] مگر نزد کسی که معتقد است در شستن ظرفِ متنجّسِ به ولوغ سگ به وسیله آب کثیر نیازی به تعفیر نیست [که در این صورت با شستن آن ظرف به وسیله آب کثیر، پاک خواهد شد].
مرحوم سید (ره) در این مسأله دو فرض را مطرح کرده است؛
فرض اول: اگر خاکمالی کردن ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب ممکن نباشد، به صرف اینکه خاک در آن ریخته شود و ظرف تکان داده شود تا خاک به همه اطراف آن برسد، کافی است.
فرض دوم: اگر تحریک و تکان دادن خاک در ظرف نیز ممکن نباشد [بنا بر قائلین به اینکه ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب لازم است که خاکمالی شود]، نجاست ظرف باقی خواهد بود [مثلاً ممکن است خصوصیتی مانند دکور و زینت در آن ظرف باشد که اگر خاک مالی شود، ظرف از نفیس بودن و قیمت و بها میافتد].
بررسی فرض اول
نسبت به فرض اول، مسأله روشن است و جای بحث نیست چون بَدل دارد و ما بر اساس بدل عمل میکنیم زیرا آنچه لازم است تعفیر ظرفِ متنجّسِ به ولوغ کلب است و نگفتهاند که این تعفیر حتماً باید با دست صورت گیرد، لذا اگر چیزی بتواند جایگزین آن شود [که در این جا امکان جایگزین وجود دارد] مشکلی ایجاد نمیکند در نتیجه خاک را ظرف میریزیم و ظرف را تکان میدهیم و با تکان دادن ظرف، تعفیر صورت میگیرد.
اشکال: ممکن است گفته شود که این فرض، مجرد فرض است چون ممکن است گفته شود که چگونه شما نمیتوانید دست را داخل ظرف ببرید و آن را تعفیر کنید ولی سگ داخل آن ولوغ کرده است؟
پاسخ: این فرض (فرض اول) صحیح است و مجرد فرض نیست زیرا میتوان گفت که دهانه ظرف وسیع و گشاد بوده است و قسمت پایینی ظرف تنگ بوده است لذا سگ توانسته است در آن ظرف ولوغ کند بنابراین، ظرف اقتضای این را داشته است که سگ در آن ولوغ کند. گاهی از اوقات نیز ممکن است ظرفی که به ولوغ سگ، متنجّس شده است از ظروف پلاستیکی باشد که با حرارت دیدن جمع میشود لذا ممکن است سگ یک ظرف پلاستیکی را ولوغ کرده باشد و بعد آن ظرف را کنار حرارت گذاشته باشند و قسمت بالای آن جمع شده باشد به گونهای که دست برد داخل کردن دست در آن ظرف امکان پذیر نیست که در این صورت راهکار آن این است که خاک را داخل آن بریزیم و حرکت دهیم تا به همه اطراف ظرف برسد در نتیجه ظرف، تعفیر میشود.
بررسی فرض دوم
مرحوم آیت الله خویی (ره) نسبت به فرض دوم فرموده است که این مجرد فرض است و در خارج چنین چیزی اتفاق نمیافتد.
لکن نظر ما این است که در اینجا نیز فرض بودنِ تنها نیست بلکه در خارج نیز میتوان موردی برای آن فرض کرد زیرا ممکن است ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب از ظروف گران قیمت و ظریفی باشد که اگر بخواهید آن را تعفیر کنید، ارزش و قیمت ظرف از بین می رود.
البته عرض کردیم که بعضی معتقدند در این جا که امکان تعفیر [حتی به نحوی که خاک درون ظرف تکان داده شود] وجود ندارد لکن آب کثیر وجود دارد اصلاً نیازی به تعفیر نیست و به صرف شستن با آب کثیر، تعفیر ساقط میشود.
مرحوم سید (ره) فرموده است: «فالظاهر بقاؤه على النجاسة أبدا»؛ ظاهر این است که اگر تعفیر ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب [حتی با تکان دادن خاک در آن] وجود نداشته باشد نجاست ظرف باقی خواهد بود. دلیل بقاء نجاستِ ظرف این است که تطهیر به تعفیر مثل تطهیر به آب است یعنی همانگونه که اگر تطهیر به وسیله آب ممکن نبود، ظرفِ متنجّس خود به خود پاک نمیشود، الان نیز که ملاک در تطهیر، تعفیر است اگر تعفیر ممکن نباشد نجاست ظرف باقی خواهد بود بنابراین، حال که شارع تعفیر را ملاکِ تطهیر دانسته است، اگر از تعفیر عاجز بمانیم عملاً معنای آن این است که ظرف مورد نظر بر نجاست خود باقی میماند.
بنابراین، سخن کسانی که گفتهاند که اگر خاکمالی امکان پذیر نبود، میتوان آب ریخت و با آب تطهیر کرد درست نیست و ما دلیلی نداریم. البته در مواردی که خودِ شارع بدل قرار داده است، اشکالی ندارد؛ مثلاً شارع گفته است که اگر نمیتوانید ایستاده نماز بخوانید، نشسته بخوانید و اگر نشسته نیز نمیتوانید نماز بخوانید، نماز را خوابیده بخوانید و اگر خوابیده نیز امکان پذیر نبود با ایماء و اشاره نماز بخوانید.
در مسألهی تطهیر ظرفِ متنجّسِ به ولوغ کلب، امر به تطهیر، امر نفسی نیست تا اگر انسان قادر بر تطهیر آن ظرفِ متنجّس به وسیله خاک نباشد، معذور باشد بلکه این امر ارشاد به نجاست دارد و تا حصول طهارت به وسیله آن تحقق پیدا نکند، این ظرف نجس است. بعضی از بزرگان گفتهاند که اینکه شارع فرموده است که ظرف با ولوغ کلب، متنجّس میشود و تنها راهی که برای تطهیر آن وجود دارد این است که آن ظرف خاکمالی شود، «یتنجس الاناء بالولوغ و یطهر بالتعفیر» و این جمله مطلق است و اطلاق آن اقتضا میکند که اگر تعفیر ممکن نباشد راهی برای طهارت ظرف باقی نمیماند.
کلام محقق همدانی (ره)
مرحوم محقق همدانی (ره) فرموده است که متبادر از قول امام (ع) که فرموده است: «اغسله بالتراب اول مرة ثم بالماء» این است که غَسل به تراب امکان داشته باشد لذا در جایی که امکان غَسل به تراب امکان نداشته باشد آن را با آب میشوییم بنابراین، ظروفی که امکان غَسل به تراب در آنها وجود ندارد از مورد روایت خارج است لذا «اغسله بالتراب» شامل آنها نمیشود و باید با آب شسته شوند.
کلام بعضی از بزرگان
همچنین بعضی از بزرگان دیگر گفتهاند که در جایی که تعفیر امکان ندارد اگر بگویید ظرف بر نجاست باقی میماند؛ معنایش این است که این ظروف بلا استفاده بماند در حالی که شارع ما را منع کرده است از اینکه کاری کنیم که موجب ضرر و زیان باشد یعنی با توجه به حدیث «لا ضرر» [«لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِي الْإِسْلَام»[2]] میگوییم که بقاء بر نجاست ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب موجب بلا استفاده ماندن آن و ضرر و زیان میشود لذا برای اینکه ضرری متوجه شخص نشود، میگوییم که اگر تعفیر ممکن نباشد آن ظرفِ متنجّس را با آب تطهیر میکنیم و از آن استفاده میکنیم.
اشکال: ما این سخن را نقض میکنیم زیرا همانگونه که در جایی که وظیفه ما شستن با آب است اگر آب وجود نداشت، نمیتوان به حدیث «لا ضرر» تمسک کرد در اینجا نیز که شارع راه تطهیر را در تعفیر قرار داده است اگر تعفیر ممکن نبود جای تمسک به حدیث «لا ضرر» نیست لذا آن ظرف بر نجاست باقی خواهند ماند. بنابراین، نظر ما [تبعاً للسید (ره)] این است که اگر امکان تعفیر ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب نبود نجاست به حال خود باقی خواهد بود.
«والحمد لله رب العالمین»