درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: احکام النجاسةتاریخ: 28 بهمن 1392 سال:پنجم جلسه: 55 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
خلاصه جلسه گذشته:
بحث در این بود که کسی که از روی جهل با لباس یا بدن نجس یا متنجس نماز خواند چه حکمی دارد؟
عرض کردیم نماز جاهل قاصر صحیح است و نیاز به اعاده ندارد و دلیل این امر استناد به حدیث لاتعاد است. اشکالی عرض شد مبنی بر اینکهطهوری که در این حدیث بیان شده یا اعم است (هم شامل خبث میشودهم حدث) یا مجمل که فقط شامل یکی از حدث یا خبث میشود.
احتمال اول: اگر طهور در این حدیث معنایی اعم از طهارت از خبث یا حدث باشد در نتیجه جاهل قاصر فاقد طهارت است پس نیاز به اعاده دارد و عملاًنمیتوان برای صحت نماز جاهل قاصر به آن استدلال کرد.
احتمال دوم: اگر طهور معنایی مجمل داشته باشد در اصول یک قاعده است که اگر مخصصِ متَّصلِ مجمَل بود اجمال آن به عام سرایت میکند و مانع از تمسک به عام میشود و عام ما «لاتعاد» است و خاص ما «الا من خمسه»که در اینجا مخصص متصل است و فرض این است که مجمل است پس در نتیجه وقتی مشخص نیست که منظور طهارت از خبث است یا حدث نمیتوان به عموم عام تمسک جست.
در پاسخ از اشکال فوق عرض کردیم:
ما با توجه به وجوب قرینه میدانیم مقصود از طهور، طهارت از حدث است. در اصطلاح و عرف طهارت برای معنای اعم وضع شده ولی در لسان روایت در اینگونه موارد مقصود طهور، طهارت از خبث است. قرینه ما ادله است که دلالت دارد بر اینکه اگر کسی جاهل به موضوع بود و جاهلاً در لباس نجس نماز خواند نمازش صحیح است و نیاز به اعاده یا قضا نیست و این روایت بیانگر این مطلب است که طهارت از خبث شرط مقومات نماز نیست پس منظور از طهارت در حدیث لاتعاد طهارت از حدث است و درنتیجه هرکس که طهارت از حدث نداشته باشد باید نمازش را اعاده کند.
روایاتیوارد شده مبنی بر اینکه اگر شخصی جاهل به موضوع باشد به صحت نماز وی حکم میشودو این روایات بیانگر این مطلب است که طهارت از خبث شرط مقومات نماز نیست:
روایت اول:عَنْ زُرَارَةَ قَالَ:«قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِي دَمُ رُعَافٍ أَوْ شَيْءٌ مِنْ مَنِيٍّ فَعَلَّمْتُ أَثَرَهُ إِلَى أَنْ أُصِيبَ لَهُ الْمَاءَ فَأَصَبْتُ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ وَ نَسِيتُ أَنَّ بِثَوْبِي شَيْئاً وَ صَلَّيْتُ ثُمَّ إِنِّي ذَكَرْتُ بَعْدَ ذَلِكَ قَالَ تُعِيدُ الصَّلَاةَ وَ تَغْسِلُهُ قُلْتُ فَإِنْ لَمْ أَكُنْ رَأَيْتُ مَوْضِعَهُ وَ عَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ فَطَلَبْتُهُ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَيْهِ فَلَمَّا صَلَّيْتُ وَجَدْتُهُ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ تُعِيدُ الصَّلَاةَقُلْتُ فَإِنْ ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَيَقَّنْ ذَلِكَ فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ شَيْئاً ثُمَّ صَلَّيْتُ فَرَأَيْتُ فِيهِ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِيدُ الصَّلَاةَ قُلْتُ وَ لِمَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّكَ كُنْتَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ ثُمَّ شَكَكْتَ فَلَيْسَ يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْقُضَ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ أَبَداً».[1]
خون دماغ شدم حال اگر جای خون را نمیدانستم و نتوانستم آنرا پیدا کنم اگر بعد از نماز آن لکه خون را پیدا کردم تکلیف من چیست؟ حضرت (ع) فرمودند: حالا که خون را دیدی آنرا بشوی و نمازت را اعاده کن، سؤال کردم اگر گمان کردم که خون روی لباسم ریخته و بعد از نماز دیدم که لباسم خونی شده حکم چیست؟ حضرت (ع) فرمودند: لباست را بشوی ولینیاز نیست نمازت را اعاده کنی. زراره عرض کرد چرا این دو با هم فرق دارد. حضرت(ع) فرمودند: چون با یقین به نماز وارد شدی پس بر تو نیست که یقین خود را با شک باطل کنی ولی در فرض اول که باید نمازت را اعاده کنی به خاطر این است که یقین داشتی لباست نجس است.
پس این روایت بیانگر این مطلب است که طهارت از خبث شرط مقومات نماز نیست، نماز را با لباس نجس خوانده و مسبوق به علم نیست پس نیاز به اعاده ندارد
روایت دوم: مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «ذَكَرَ الْمَنِيَّ فَشَدَّدَهُ فَجَعَلَهُ أَشَدَّ مِنَ الْبَوْلِ ثُمَّ قَالَ- إِنْ رَأَيْتَ الْمَنِيَّ قَبْلَ أَوْ بَعْدَ مَا تَدْخُلُ فِي الصَّلَاةِ فَعَلَيْكَ إِعَادَةُ الصَّلَاةِ وَ إِنْ أَنْتَ نَظَرْتَ فِي ثَوْبِكَ فَلَمْ تُصِبْهُ ثُمَّ صَلَّيْتَ فِيهِ ثُمَّ رَأَيْتَهُ بَعْدُ فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ وَ كَذَلِكَ الْبَوْلُ».[2]
اگر یقین به نجاست داری و منی را قبل یا بعد از نماز دیدی لازم است نماز را اعاده کنی و اگر در لباست نگاه کردی و چیزی ندیدی و نماز خواندی و بعد از نماز منی را دیدی نیاز ندارد اعاده کنی و بول هم همین حکم را دارد.
این روایت بیانگر این مطلب است که طهارت از خبث شرط مقومات نماز نیست؛ مانند خمسهای که در روایت لاتعاد آمده وجهی برای صحت نماز با طهارت خبثیه وجود نداشت در حالی که ما میبینیم شارع مقدس حتی با داشتن نجاست و فقدان طهارت از خبث در صورتی که مسبوق به علم سابق نباشد حکم به صحت نماز کرده لذا حدیث لاتعاد از یک سو خصوص طهارت خبثیه را شامل میشود علاوه بر اینکه میتوان به حدیث لاتعاد برای اثبات مدعی، یعنی صحت نماز جاهل قاصر هم استدلال کرد. در فرع اول و دوم حکم به بطلال نماز کردیم و در فرض سوم در مورد جاهل جاصر حکم به صحت نماز شد.
مرحوم سید در ادامه فرع دیگری را بیان میکند و میفرماید: «و أما إذا كان جاهلا بالموضوع بأن لم يعلم أن ثوبه أو بدنه لاقى البول مثلا فإن لم يلتفت أصلا أو التفت بعد الفراغ من الصلاة صحت صلاته و لا يجب عليه القضاء، بل و لا الإعادة في الوقت و إن كان أحوط»[3]؛ شخصی جاهل به موضوع است و نمیداند لباسش با نجاست ملاقات کرده یا نه یا بعد از نماز ملتفت نجاست شد در این صورت نمازش صحیح است و نیاز با اعاده یا قضا ندارد هر چند احتیاط مستحب اعاده و قضا است.
در این مسئله چهار قول وجود دارد:
قول اول:حکم به صحت نماز شده و اعاده و قضا نیاز ندارد این قول مشهور و فتوای مرحوم سید (ره) است.
قول دوم:مطلقا اعاده و قضا نیاز دارد.
قول سوم:تفصیل به اینکه اگر در وقت متوجه شد نیاز به اعاده دارد و در خارج وقت نیاز به قضا ندارد و این قول جناب شیخ طوسی است.
شیخ طوسی میفرماید:«و هذه المياه الّتي ذكرناها، متى لحقها حكم النّجاسة، فلا يجوز استعمالها في الوضوء و الغسل معا، و لا غسل الثّوب و لافي إزالة النّجاسة، و لا في الشّرب. فمن استعملها في الوضوء أو الغسل أو غسل الثّوب ثمَّ صلّى بذلك الوضوء و في تلك الثياب، وجب عليه إعادة الوضوء و الغسل و غسل الثّوب بماء طاهر و إعادة الصّلاة، سواء كان عالما في حال استعماله لها أو لم يكن، إذا كان قد سبقه العلم بحصول النّجاسة فيها. فإن لم يتيقن حصول النّجاسة فيها قبل استعمالها، لم يجب عليه إعادة الصّلاة، و وجب عليه ترك استعمالها في المستقبل، اللّهمّ إلّا أن يكون الوقت باقيا، فإنّه يجب عليه غسل الثّوب و إعادة الوضوء و إعادة الصّلاة. فإن كان قد مضى الوقت لم يجب عليه إعادة الصّلاة».[4]
آبهایی را که حکم به نجاست آنها کردیم نمیشود در وضوء و غسل و شستن لباس استفاده کرد و اگر کسی با این آبها لباسش را شست و با لباس متنجس نماز خواند و اگر یقین به حصول نجاست نکرد قبل از استعمال آن اعاده نماز واجب نیست مگر اینکه وقت باقی باشد که در این صورت واجب است لباسش را بشوید و وضوء بگیرد یا غسل کند و نماز را اعاده کند و اگر وقت گذشت واجب نیست نماز را اعاده کند.
قول چهارم:فرق است بین کسی که نجاست را جستجو کرده که اعاده نیاز ندارد و کسی که نجاست را جستجو نکرده که اعاده بر این فرد لازم است.
شیخ مفید میفرماید:«من صلى في ثوب يظن أنه طاهر ثم عرف بعد ذلك أنه كان نجسا ففرط في صلاته فيه من غير تأمل له أعاد ما صلى فيه في ثوب طاهر من النجاسات».[5]
اگر کسی در لباسی نماز خواند که گمان داست طاهر است و بعد فهمید که نجس است و بدون جستجو نماز خواند باید نمازش را اعاده کند.
شهید اول میفرماید:و لو قيل: لا إعادة على من اجتهد قبل الصلاة و يعيد غيره أمكن، لهذا الخبر.[6]
اگر کسی بگوید: برای کسی که قبل از نماز از وجود نجاست جستجو کرده اعاده نیست و برای شخصی که جستجو نکرده اعاده لازم است چنین حرفی ممکن است.