درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: عرق جنب از حرام- مسئله207 تاریخ: 10 دی 1391 موضوع جزئی: جنابت از حرام بعد از جنابت از حلال و به عکس مصادف با: 16 صفر 1434 سال: چهارم جلسه: 46 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
خلاصه جلسه گذشته:
مرحوم سید فرمودند: اگر در حال غسل، عرقی از «شخص جنب از حرام» خارج شود، نجس است و باید در آب سرد غسل کند تا عرق نکند و اگر ممکن نبود، غسل ارتماسی کند و دو راهکار برای صحت غسل ارائه دادند؛ اول: در حال خروج، نیت غسل کند؛ و راهکار دوم: در حالی که زیر آب است و حالت ارتماس دارد بدنش را به قصد غسل حرکت دهد.
مبنای کلام مرحوم سید این است که ارتماس به حسب بقاء، در صحت غسل کافی است و ارتماس، بقائاً در صحت غسل کفایت میکند و نیازی به احداث و ایجاد ارتماس جدید نیست؛ زیرا در این صورت بدن این شخص که از حرام جنب شده با ارتماسی که در آب پیدا میکند حدوثاً پاک میشود و غسل هم بقائاً یا با حرکت بدن، یا با خروج از آب، محقق میشود، البته بر مبنای اینکه این که استمرار ارتماس و بقاء را کافی بدانیم. اما اگر در باب ارتماس و اغتسال قائل شدیم به اینکه اغتسال یا با آب ریختن روی بدن محقق میشود و یا ارتماس در زیر آب (آن هم ارتماس واحد) ولی با ارتماس بقائاً، اغتسال حاصل نمیشود؛ چون وقتی که ارتماس اول تحقق پیدا کرد، شخص ارتماس دیگری به عنوان غسل انجام نداده است؛ چون در صورتی فعل به فاعل اسناد داده میشود که احداث و ایجادی تحقق پیدا کند و با بقاء، چنین احداثی محقق نمیشود لذا طبق مبنای دوم (که منظور از اغتسال همان ارتماس است نه بقاء ارتماس) غسل باطل میشود بنابراین فرمایش مرحوم سید مبتنی بر این است که بقاء را در باب ارتماس کافی بدانیم و نیاز به احداث نداشته باشیم.
اما در دو راهکار سید هم وجهی برای تأمل وجود دارد؛ چون اگر مبنا این باشد که بقاء ارتماس کافی است؛ نه لازم است که حین الخروج نیت غسل کنیم؛ چون با محذور برخورد میکنیم و نه لازم است که بدن را زیر آب حرکت دهیم. پس دو مبنا در اینجا وجود دارد:
مبنای اول: ارتماس نیاز به احداث دارد، یعنی شما در صورتی میتوانید بگویید غسل ارتماسی انجام دادم که ارتماسی تحقق پیدا کرده باشد، در حالی که با ارتماس مرحله اول، غسل محقق نشده و فقط بدن پاک شده است و لحظهای که نیت غسل میکنید احداث و ایجادی نسبت به ارتماس وجود ندارد.
مبنای دوم: اینکه بقاء استمرار کفایت میکند که در این صورت، نه نیاز به نیت حین الخروج است و نه نیاز به حرکت دادن بدن در زیر آب؛ به خاطر اینکه اگر حال خروج را ملاک برای نیت غسل قرار دادیم، این خروج دفعةً واقع نشده بلکه تدریجی است، یعنی اول سر و گردن از آب خارج میشود که به محض خروج سر از آب، اگر کسی که جنب از حرام بوده عرق کرد، این عرق، حین تحقق غسل و قبل از اتمام آن است که نجس است. اما تحرک بدن هم ضرورتی ندارد؛ چون اگر بقاء ارتماس کافی باشد همان وقتی که زیر آب است چه بدن را حرکت دهد و چه بدن را حرکت ندهد عنوان غسل محقق میشود.
اما نیت غسل در حال خروج از آب، مشکلش این است که عادتاً ممکن نیست؛ زیرا خروج از زیر آب تدریجاً حاصل میشود بنابراین اگر سرش را قبل از خروج سایر اعضاء خارج کرد و عرق کرد، لامحاله این عرق قبل از اتمام غسل از او خارج شده و حکم به نجاست آن میشود اما تحریک بدن هم در زیر آب اگر بنا بر مبنای کسانی باشد که ارتماس را به حسب بقاء، در صحت کافی میدانند و احداث جدید را لازم نمیدانند، این هم لازم نیست؛ زیرا این شخص میتواند بدون تحریک بدن صرف باقی ماندن زیر آب را، برای نیت غسل کافی بداند اما اگر ما احداث ارتماس را شرط دانستیم، موضوع متفاوت خواهد بود، اما آنچه مسئله را آسان میکند این است که چون ما قائل شدیم که عرق جنب از حرام نجس نیست نیازی به طرح چنین مسئلهای نخواهد بود.
مسئله 207: «إذا اجنب مِن حرامٍ ثمّ مِن حلالٍ أو مِن حلالٍ ثمّ مِن حرامٍ فالظّاهر نجاسةُ عرقِه ایضاً خصوصاً فی الصّورة الاولی» مرحوم سید میفرماید: اگر کسی جنب از حرام و بعد از آن جنب از حلال شد یا نخست جنب از حلال شد و سپس جنب از حرام، ظاهر این است که عرق این شخص، نجس است خصوصاً در صورت اول که نخست از حلال جنب شده و سپس از حرام جنب شده است.
این بحث مبتنی بر قول به نجاست عرق جنب از حرام و همچنین مبتنی بر قبول تعدد جنابت یا لاأقل شدت جنابت است؛ چون یک قول این است که جنابت با وجود اول تحقق پیدا کرده و بر وجودات بعدی، صدق نمیکند اما اگر قائل شدیم عرق جنب از حرام نجس نیست، جایی برای این بحث باقی نمیماند چون سالبه به انتفاء موضوع است و یا اگر قائل شدیم عرق جنب از حرام نجس است اما گفتیم جنابت قابل تعدد نیست، در این صورت وجهی برای فرض دوم از جنابت باقی نمیماند به دلیل اینکه فرض دوم این بود که جنابت مرحله اول از حلال است و بعد از آن، جنابت از حرام واقع میشود که اگر ما گفتیم در جنابت تعدد وجود ندارد جنابت بر همان مرتبه اول که از حلال بوده صادق است و مراحل بعد، از حلال باشد یا از حرام جنابت جدیدی را ایجاد نمیکند چون جنابت قابل تعدد نیست.
تفصیل بحث: جنابتی که در روایات وارد شده در جایی است که از حرام باشد و در موضوع حکم به نجاست، به عنوان جنابت اخذ شده است. بنابراین اشکالی نیست در اینکه اعتبار، به همان وجود اول است که اگر از حرام باشد حکم به نجاست عرقش میشود و اگر از حلال باشد حکم به طهارت آن میشود؛ چون جنابت بعد از جنابت معنی ندارد. برای اینکه مطلب روشن شود به این نکته توجه کنید، اگر کسی با حلیله خودش همبستر شد و غسل نکرد و مرتبه دوم همبستر شد و بعد خواست غسل کند در این صورت یک غسل کفایت میکند و این حاکی از این است که جنابت قابل تعدد نیست، لذا شخص جنب برای مرتبه دوم جنب نمیشود که در این صورت اگر عرق جنب از حرام را نجس دانستیم، در فرض اول (که نخست از حرام جنب شده و بعد از آن از حلال) معنی دارد که عرق جنب از حرام را نجس بدانیم. اما فرض دوم (که نخست از حلال جنب شده بود و بعد از آن از حرام) معنی ندارد، چون جنابت قابل تعدد نیست و عنوان جنابت با جنابت از حلال محقق شده و جنابت بعدی گرچه از حرام هم باشد، جنابت جدیدی تلقی نمیشود. پس شخص جنب دوباره جنب نمیشود و معلول اگر دارای دو علت باشد به اسبق العلل نسبت داده میشود. بنابراین جنابت در فرض اول به عمل حرام سابق استناد داده میشود و اما عمل ثانی سبب جنابت نیست.
«والحمد لله رب العالمین»