باسمه تعالی متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته» موضوع: هفتمین جشنواره علامه حلّی (ره)- پژوهش و آموزش در حوزه علمیه تاریخ: 94/02/31 مکان: مرکز همایشهای سازمان تبلیغات
|
لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِیالقاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»
لَوْلاَ خَمْسُ خِصَالٍ لَصَارَ النَّاسُ کُلُّهُمْ صَالِحِیْنَ: أَوَّلُهَا الْقَنَاعَة بِالْجَهْلِ وَالثانی الْحِرْصُ عَلَى الدُّنْیَا وَالثالث الشُّحُّ بِالْفَضْلِ وَالرابع الرِّیَاءُ فِى الْعَمَلِ وَالخامس اْلإِعْجَابُ بِالرَّأْیِ »[1]
مقدمه: در ابتدای سخن حلول ماه شعبان، ماه رسولالله(ص) و مناسبتهای خجسته این ماه را صمیمانه و متواضعانه خدمت شما بزرگواران و شرکت کنندگان در هفتمین جشنواره علامه حلی تبریک و تهنیت عرض مینمایم. بنده در ابتدا به شرح این روایت میپردازم و بعد از آن در رابطه با وضعیت شیعه و روحانیت شیعه در جهان مطالبی را مطرح خواهم کرد.
وجود مقدس امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند اگر پنج ویژگی در آدمیان وجود نداشت، مردم به مقام صالحین میرسیدند و درست کردار میشدند. اولین مانع پیش روی افراد، قناعت به داشتهها است که باعث میشود افراد به جهل و نادانی بسنده کنند. مانع دوم وابستگی به دنیا است که باعث میشود انسان آن رشد و بالندگی معنوی را نداشته باشد. خصوصیت سومیکه باعث عدم رسیدن مردم به مقام صالحین میشود بخل است. گاهی افراد امکانات اضافهای در اختیار دارند ولی در بخشیدن آنها به دیگران بخل میورزند و سعی میکنند همه چیز را برای خود داشته باشند؛ لذا دیگران را نسبت به آن چه که دارند محروم میکنند. مانع چهارم خودنمایی در عمل و مانع آخر هم خوشیفتگی است. بنابراین افرادی که دارای این ویژگیها و خصوصیات باشند، نمیتوانند وارد اردوگاه صالحین شوند.
وضعیت و جایگاه شیعیان در جهان
جامعه علمی شیعه از نظر کمیت هیچ گاه در طول تاریخ به به اندازه امروز بزرگ نبوده است. همچنین هیچ وقت از لحاظ قدرت شیعه به اندازه امروز توانمند و قدرتمند نبوده است. امروز در یک گوشهای از دنیا و در یک منطقه استراتژیک، حاکمیت و قدرت به دست شیعه، روحانیت و عالمان دین است. هیچ وقت به اندازه امروز شیعیان از نظر تمکن مالی و سایر امکانات بهرهمند و برخوردار نبوده است. امروز رسانههای عظیمی در اختیار شیعه است، همچنین هیچ وقت به اندازه امروز شیعیان در جهان معروف نبودهاند ولی اکنون روحانیت در بین مسلمان و غیرمسلمان دارای احترام و تجلیل خاصی است.
شیعه به عنوان یک مجموعه عقل گرا، خردورز و پایبند به اصول منطقی، در جهان دارای احترام است. امروز ابرقدرتهای عالم با همه آنچه که با ما دشمنی میکنند ولی با حالت تعظیم از شیعه و ایران و روحانیت یاد میکنند. سرانجام در یک جمله کوتاه عرض مینمایم که هیچ وقت به اندازه امروز مسئولیت بر دوش روحانیت و عالمان دین نبوده است، زیرا امروز در این عالم ما مدعی هستیم و لذا مسئولیت ما، مسئولیت سنگینی است.
اولین وظیفهای که متوجه همه ماست این است که باید یک فهم عمیق و همه جانبه در رابطه با دین داشته باشیم. نام عالم دین همراه او است، یعنی کسی که نسبت به دین دانش و فهم و علم لازم را دارد. وظیفه بعدی ما این است که باید در همه عرصهها و زمینههای دینی کار مطالعاتی و پژوهشی داشته باشیم. امروز یک روحانی در هر جا حضور پیدا میکند انتظار جامعه این است که چون این شخص عالم است و لباس دین را پوشیده است باید پاسخگوی سؤالات آنان باشد. رسالت سومیکه متوجه حوزههای علمیه است رسیدن به کمالات اخلاقی مطلوب است. نکته چهارم داشتن بینش لازم در عرصههای مختلف سیاسی است. امروز شما نمیتوانید بگویید که نسبت به مسائل سیاسی بیتفاوت هستیم بلکه روحانیت باید در متن جامعه باشد و تمام رویدادهای جامعه را رصد کند. نکته آخر این است که براساس مطالعات گسترده و بینش اخلاقی ـ سیاسی باید تبلیغ همه در جامعه انجام شود. امروز نسل جوانِ حوزههایِ ما، بزرگترین سرمایه حوزههای ما هستند. نسل جوان هم سرمایه امروز و هم سرمایه فردا است و ما باید در رابطه با نسل جوانِ حوزه، سرمایه گذاری کنیم تا بتوانیم آن نتایج لازم را داشته باشیم. حوزههای علمیه ما تنها یک نهاد آموزشی یا یک نهاد تبلیغی نباید باشند بلکه حوزههای علمیه باید مجموعهای از نهادهای آموزشی و پژوهشی و تبلیغی باشند. طلبهای که 15 سال درس بخواند و درس خارج را تمام کند ولی صفحهای را با علم و آگاهی خود به عنوان یک اثر برجا نگذاشته باشد، نمیتوانیم این طلبه را به عنوان یک طلبه جامع حوزوی بشناسیم. طلبهای را که قصد تبلیغ ندارد و سالیان طولانی فقط در حوزه مانده است و حافظه خود را تکمیل کرده است، نمی توانیم به عنوان یک سرمایه تلقی کنیم [اگرچه شأناً یک سرمایه است].
گاهی در حوزهها احساس میکنیم که گویا همگی یک حرکت را شروع کردهایم ولی در حقیقت نسبت به حوزهها کمی بیمهری اتفاق میافتد. در این راستا اولین اقدامی که باید انجام دهیم این است که طلبهای را که از سال اول میپذیریم باید مرحله به مرحله برای او انگیزه ایجاد کنیم و راه را نشان دهیم و موانع را برداریم؛ تا این طلبه در وسط راه دچار تحیر و سرگردانی نشود که آینده من چه میشود.
گام دوم مشخص کردن هدف است. اگر انگیزه را قوی کنیم اما هدف در کنار آن ناشناخته باقی بماند، آن خروجی مطلوب بدست نخواهد آمد. لذا طلبه ما باید بصورت هدفمند مشغول تحصیل باشد و ما نیز باید قابلیتها و تواناییهای او را در این مسیر شناسایی کنیم.
گام سوم پرهیز کردن از انزوا طلبی است. روحانیت باید در متن جامعه باشد و نکته چهارم پرهیز از فعالیتهای افراطی و سرگرمیهای بیمورد است که جز هدر دادن وقت و فرصت خروجی دیگری ندارد. بنابراین اگر ما این چهار نکته را در طلاب ایجاد کنیم، طلاب ما در آموزش و پژوهش و اخلاق به آن رشد لازم میرسند.
اگرچه سفارش کلی اسلام این است که در زندگی دنیایی قناعت کنید که روایات و مجامع روایی را نگاه کنید دستور به قناعت است ولی در مورد علم سرزنش میکند. لذا در رابطه با علم قناعت معنا ندارد. علامه طباطبایی(ره) ده هزار جلد کتاب مطالعه کرده اند و کشورهای متعددی رفته است و سی سال کتابخانههای کشورهای مختلف را بررسی کرده است و حاصل این زحمات «الغدیر» شده است. زمانی که دست راست علامه میرحامد حسین از کار افتاد، ایشان با دست چپ مینوشت. زمانی که از مطالعه کردن در حال نشستن عاجز ماند، دراز میکشید و کتاب را روی سینه میگذاشت و لذا بعد از فوت ایشان، از پسر او سؤال کردند چرا روی سینه پدر این حالت ایجاد شده است؟ پسر ایشان گفت به خاطر گذاشتن کتاب روی سینه و مطالعه کردن است.
در گذشته افراد به صورت انفرادی تصمیم میگرفتند تا کار پژوهشی انجام دهند ولی امروز برای شما عزیزان ساز و کار تعیین شده است، کارگاه تشکیل میشود و روش تحقیق را به شما میآموزند و اساتید فن شما را هدایت و راهنمایی میکنند و در کنار آن حمایت مادی و معنوی میشوید. در گذشته بزرگان ما در اوج فقر و نداری کارهای بزرگ علمی را به سامان میرساندند. لذا بنده از شما عزیزان درخواست دارم که پیام این همایش را به استانهای خود برسانید که «باید شبانه روز مجاهدت و تلاش کنیم». مسئولان پژوهش و معاونت پژوهش حوزههای سراسر کشور باید همت بگذارند و نسبت به مسئله پژوهش فرهنگ سازی کنند. زیرا در رابطه با مسئله آموزش تا حد قابل توجهی فرهنگ سازی شده است اما نسبت به پژوهش نیازمند فرهنگ سازی هستیم. بنابراین در متن درس و نحوه آموزش استاد باید ویژگی پژوهشی وجود داشته باشد تا شعار آموزشِ پژوهش محور تحقق پیدا کند. متأسفانه درصد بسیار بالایی از حوزههای ما سمت و سوی آموزشی که باید این دو مسئله در هم آمیخته شوند تا خروجی کار محسوستر شود.
گام دوم آموزش مهارت های پژوهشی است که الحمدلله چند سالی است که شروع شده است و ما نتیجه آن را در نحوه نگارش و محتوای مطالب میبینیم. ما باید در بین استعدادهای ارزشمند خود رصد کنیم و پژوهشگران برتر را شناسایی کنیم، تا در هر مدرسه حتی دو نفر و در سطح استان حتی بیست نفر را شناسایی کنیم و در این چند ساله اول طلبگی روی آنان سرمایهگذاری کنیم.
در پایان بحث بنده چند نکته را خدمت دست اندرکاران مسئله پژوهش و پژوهشگران عزیز عرض مینمایم:
1. ما باید امکانات مناسب مانند کتابخانه و نرم افزارهای تخصصی در اختیار پژوهشگران قرار دهیم و عزیزان باید از راه مختلف مانند بحث نمرات درسی مورد تشویق قرار گیرند. بنده با حمایت مادی مخالف نیستم ولی همه چیز حمایت مادی نیست بلکه بیشترین حمایت ما باید حمایت معنوی باشد و حمایت مادی باید در حدی باشد که ضرورتها را برطرف کند
2. عزیزان پژوهشگر اولین کاری که باید انجام دهند این است که سطحی نگر نباشند و سطحی قلم نزنند. به عنوان نمونه به اینترنت مراجعه نکنند و چند مطلب را با هم ترکیب کنند و بعد بگویند که ما مقاله علمی ارائه کردیم؛ بلکه شما عزیزان باید فکر کنید و مطالعه کنید سرمایه علمی خود را بالا ببرید و بعد این تراوش فکر شماست که باید به قلم در آید. البته ممکن است در ابتدا خوب نباشد ولی به تدریج که قلم بزنید به نتیجه خوب خواهد رسید.
3. اخلاق پژوهشی را رعایت کنید و دست برد به نوشته دیگران بدون نام و نشان نبرید، زیرا اگر چنین کاری را انجام دهید آن هیبت و شکوه نوشته شما از بین خواهد رفت. در حالی که اگر به منبع اشاره کنید هیچ مشکلی برای شما ایجاد نمیشود. در پایان توصیه من به شما عزیزان این است که در کنار کارهای آموزشی و پژوهشی به اخلاق هم توجه خاص داشته باشید چرا که در روایات آمده است «الْعَالِمُ مَنْ شَهِدَتْ بِصِحَّةِ أَقْوَالِهِ أَفْعَالُهُ»[2]؛ عالم کسی است که مهمترین گواه در درستی گفتههایش، افعال و رفتار او باشد.
«والحمد لله رب العالمین»