درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری(دامت برکاته) موضوع کلی: احکام النجاسة تاریخ: 1 آذر 1393 موضوع جزئی: فصلٌ فی ما یعفی عنه فی الصلاة- لباسهایی که به تنهایی ستر عورت نمیکند مصادف با: 28 محرم الحرام 1436 سال: ششم جلسه: 29 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
خلاصه جلسه گذشته:
بحث ما درباره نجاساتی بود که در نماز معفو است؛ مورد اول و دوم عبارت بود از: دم جروح و قروح و خونِ کمتر از درهم، این دو را تفصیلاً مورد بحث قرار دادیم، مورد سوم چیزهایی بود که ستر عورت نمیکند و نمیتوان با آن نماز خواند البته به شرطی که نجاستِ آنها عرضی باشد نه ذاتی، لذا اگر این اجزاء از میته یا کلب و خنزیر باشد نمیتوان با آن نماز خواند؛ زیرا نجاست میته، سگ و خوک ذاتی است نه عرضی. دلیل اولی که بر این مطلب اقامه شده بود اجماع بود که به کلام فقهاء در این رابطه اشاره کردیم.
دلیل دوم: روایات
دسته اول: روایاتی که دلالت دارد بر اینکه اگر نجاست چیزهایی که ستر عورت نمیکند و نمیتوان با آن نماز خواند، عرَضی باشد، معفو است.
روایت اول: موثقه زراره
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا (ع) قَالَ: «كُلُّ مَا كَانَ لَا تَجُوزُ فِيهِ الصَّلَاةُ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ بِأَنْ يَكُونَ عَلَيْهِ الشَّيْءُ مِثْلُ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّكَّةِ وَ الْجَوْرَبِ»[1]؛ زراره از امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) نقل میکند که حضرت (ع) فرمودند: هر چیزی که به تنهایی نمیشود در آن نماز خواند؛ مثل کلاه، کمربند و جوراب، اشکالی ندارد که چیزی در آن باشد.
گفته شده منظور از عبارت «علیه شیء»، «نجس» میباشد؛ به این معنی که نماز در چیزهای نجسی مثل کلاه و امثال آن اشکال ندارد. همچنین از این عبارت (علیه شیء) نجاستِ عرضی مواردی مثل کلاه، کمربند و جوراب استفاده میشود، یعنی اینها ذاتاً نجس نبوده لکن نجاست بر آنها عارض شده است.
روایت دوم: صحیحه زراره
عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): إِنَّ قَلَنْسُوَتِي وَقَعَتْ فِي بَوْلٍ، فَأَخَذْتُهَا فَوَضَعْتُهَا عَلَى رَأْسِي ثُمَّ صَلَّيْتُ فَقَالَ«لَا بَأْسَ»[2]؛ زراره میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: کلاه من در بولی افتاد، پس آن را برداشتم و روی سرم گذاشتم و نماز خواندم، حضرت (ع) فرمودند: اشکالی ندارد.
از این روایت هم استفاده میشود که نجاست چیزهایی که به تنهایی نمیشود در آنها نماز خواند معفو است، لکن نه هر نجاستی بلکه نجاست عرضی و این روایت تصریح دارد به اینکه منظور از نجاست در اینجا، نجاست عرضی است نه ذاتی.
روایت سوم: مرسله عبدالله بن سنان
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: «كُلُّ مَا كَانَ عَلَى الْإِنْسَانِ أَوْ مَعَهُ مِمَّا لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِيهِ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ أَنْ يُصَلَّى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ قَذَرٌ مِثْلُ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّكَّةِ وَ الْكَمَرَةِ وَ النَّعْلِ وَ الْخُفَّيْنِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ»[3]؛ عبد الله بن سنان از شخصی که به او خبر داد از قول امام صادق (ع) نقل میکند که حضرت (ع) فرمودند: هر چه که انسان پوشیده یا همراه اوست؛ از چیزهایی که به تنهایی نمیشود در آن نماز خواند، اشکالی ندارد که در آن نماز خوانده شود هر چند نجس باشد؛ مثل کلاه، بند شلوار، کمربند، نعلین، کفش و آنچه شبیه آن است.
ممکن است گفته شود این روایت سنداً ضعیف است ولی در پاسخ گفته میشود عبدالله بن سنان موثّق است و از غیر ثقه روایت نمیکند.
روایت چهارم: مرسله حمّاد
عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي الرَّجُلِ يُصَلِّي فِي الْخُفِّ الَّذِي قَدْ أَصَابَهُ الْقَذَرُ فَقَالَ: «إِذَا كَانَ مِمَّا لَا تَتِمُّ فِيهِ الصَّلَاةُ فَلَا بَأْسَ»[4]؛ حماد بن عثمان از کسی که برای او روایت کرد از امام صادق (ع) درباره مردی که در کفشی نماز خوانده که نجاست به آن اصابت کرده روایت میکند که حضرت (ع) فرمودند: اگر از چیزهایی است که نمیشود به تنهایی در آن نماز خواند (ستر عورت نمیکند) اشکالی ندارد.
این روایت هم دلالت دارد بر اینکه نجاست چیزهایی که به تنهایی نمیشود در آن نماز خواند معفو است، همچنین دلالت دارد بر اینکه نجاست، عرضی است نه ذاتی.
روایت پنجم: مرسله ابراهیم ابی البلاد
عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ عَمَّنْ حَدَّثَهُمْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِي الشَّيْءِ الَّذِي لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِيهِ وَحْدَهُ يُصِيبُهُ الْقَذَرُ مِثْلِ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّكَّةِ وَ الْجَوْرَبِ»[5]؛ ابراهیم بن ابی بلاد از کسی که برای ایشان نقل کرده از قول امام صادق (ع) نقل میکند که حضرت (ع) فرمودند: نماز خواندن در چیزی که به تنهایی نمیشود در آن نماز خواند و نجاستی به آن اصابت کرده؛ مثل کلاه، بند شلوار و جوراب اشکال ندارد.
مجموع روایاتی که ذکر شد- هر چند ممکن است بعضی از آنها سنداً مشکل داشته باشد- ظهور بلکه صراحت دارند در اینکه نجاست چیزهایی که به تنهایی نمیشود در آنها نماز خواند معفو است و منظور از نجاست هم، نجاست عرضی است نه ذاتی.
دسته دوم: روایاتی که دلالت دارد بر اینکه اگر نجاست چیزهایی که ستر عورت نمیکند و نمیتوان با آن نماز خواند، ذاتی باشد، معفو نیست.
روایت اول: صحیحه احمد بن محمد بن ابی نصر
أحمد بن أبي نصر عن الرضا عليه السلام قال: «سألته عن الخفّاف يأتي السوق فيشتري الخفّ لا يدري أ ذكيّ أم لا؟ ما تقول في الصلاة فيه و هو لا يدري أ يصلّي فيه؟ قال: نعم، أنا أشتري الخفّ من السوق و يصنع لي و أصلّي فيه، و ليس عليكم المسألة»[6]؛ احمد بن محمد بن ابی نصر میگوید: از امام رضا (ع) درباره خفّاف (کسی که کفش خرید و فروش میکند) سؤال کردم که بازار میرود و کفش میخرد و نمیداند این کفشی که خریده از پوست حیوانِ مذکّی تهیه شده یا نه؟ و این شخص نمیداند آیا میشود در این کفش نماز خواند یا نه؟ حال شما بفرمایید: آیا میشود در چنین کفشی نماز خواند؟ حضرت (ع) فرمودند: بله، من از بازار کفش میخرم و سفارش میدهم برای من بسازند و در آن نماز میخوانم، وظیفه شما نیست که این قدر سؤال کنید.
از این روایت استفاده میشود جایی که انسان علم به میته بودن (نجاست ذاتی) ندارد اشکالی ندارد با آن شیء نماز بخواند اما اگر انسان علم به میته بودن (نجاست ذاتی) پیدا کرد نمیتواند با آن نماز بخواند. بنابراین نجاستِ ذاتی، مانع از نماز است.
روایت دوم: موثقه سماعه
عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ تَقْلِيدِ السَّيْفِ فِي الصَّلَاةِ وَ فِيهِ الفراء و الْكَيْمُخْتُ فَقَالَ: «لَا بَأْسَ مَا لَمْ تَعْلَمْ أَنَّهُ مَيْتَةٌ»[7]؛ سماعه از امام صادق (ع) درباره کسی که شمشیری را به کمر میبندد و با آن نماز میخواند در حالی که در آن شمشیر، پوست جُنبدگان است سؤال کرد: حضرت (ع) فرمودند: تا زمانی که نمیدانی این پوست از میته تهیه شده اشکالی ندارد با آن نماز بخوانی.
روایت سوم:
عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنِ الرَّجُلِ يَتَقَلَّدُ السَّيْفَ وَ يُصَلِّي فِيهِ قَالَ: نَعَمْ فَقَالَ: الرَّجُلُ إِنَّ فِيهِ الْكَيْمُخْتَ قَالَ: وَ مَا الْكَيْمُخْتُ قَالَ: جُلُودُ دَوَابَّ مِنْهُ مَا يَكُونُ ذَكِيّاً وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ مَيْتَةً فَقَالَ: مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ مَيْتَةٌ فَلَا تُصَلِّ فِيهِ»[8]؛ علی بن ابی حمزه میگوید: شخصی از امام صادق (ع) درباره کسی که شمشیر به کمرش میبندد و با آن نماز میخواند سؤال کرد- در حالی که من هم در آنجا حضور داشتم- حضرت (ع) فرمودند: اشکالی ندارد، سائل گفت: در این شمشیر پوست بکار رفته است، حضرت (ع) فرمودند: کَیمُخت چیست؟ عرض کرد: پوست جُنبندگانی است که بعضی از آنها تذکیه شده و بعضی از میته تهیه شده است، حضرت (ع) فرمودند: اگر علم داری از میته تهیه شده در آن نماز نخوان.
روایت دوم و سوم هم دلالت دارند بر اینکه اگر نجاست چیزهایی که ستر عورت نمیکند و نمیتوان با آن نماز خواند، ذاتی باشد، معفو نیست.
روایات معارض:
در اینجا دو روایت داریم که عدهای از آن دو برداشت کردهاند این دو با روایات قبلی معارضند و از این دو روایت تعمیم استفاده میشود، یعنی امام (ع) تعبیری را بکار بردهاند که هم نجاست عرضی را شامل میشود و هم نجاست ذاتی را؛ به این معنی که نجاست چیزهایی که ستر عورت نمیکند معفو است اعم از اینکه آن نجاست، ذاتی باشد یا عرضی.
روایت اول:
عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «كُلُّ مَا لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِيهِ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِيهِ مِثْلُ التِّكَّةِ الْإِبْرِيسَمِ وَ الْقَلَنْسُوَةِ وَ الْخُفِّ وَ الزُّنَّارِ يَكُونُ فِي السَّرَاوِيلِ وَ يُصَلَّى فِيهِ»[9]؛ حلبی از امام صادق (ع) نقل میکند که حضرت (ع) فرمودند: هر چیزی که به تنهایی نمیتوان در آن نماز خواند اشکالی ندارد در آن نماز خوانده شود؛ مثل بند شلواری که از ابریشم درست شده، کلاه، پاپوش و بندی که در شلوار مورد استفاده قرار میگیرد و در آن نماز خوانده میشود.
گفتهاند کلمه «خُفّ» که در این روایت بکار رفته مطلق است لذا شامل میته هم میشود و گویا امام (ع) در صدد الغاء خصوصیت بودهاند، یعنی خصوصیتی در کار نیست بلکه آنچه نماز در آن تمام نیست (ستر عورت نمیکند) معفو است و نماز خواندن با آن صحیح میباشد خواه آن نجاست، ذاتی باشد یا عرضی.
روایت دوم: موثقه اسماعیل بن فضل
عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ لِبَاسِ الْجُلُودِ وَ الْخِفَافِ وَ النِّعَالِ وَ الصَّلَاةِ فِيهَا إِذَا لَمْ تَكُنْ مِنْ أَرْضِ الْمُصَلِّينَ فَقَالَ: «أَمَّا النِّعَالُ وَ الْخِفَافُ فَلَا بَأْسَ بِهَا»[10]؛ اسماعیل بن فضل میگوید: از امام صادق (ع) درباره لباسی مثل کفش، پوست، نعال و امثال آن سؤال کردم که شخص در آنها نماز میخواند در حالی که از سرزمین مسلمین تهیه نشده، حضرت (ع) فرمودند: کفش و امثال آن که نماز در آنها تمام نیست و ستر عورت نمیکند، اشکالی ندارد.
قید «لم تکن من ارض المصلین» که در این روایت بکار رفته به این معناست که حتی اگر نجاست چیزهایی که نماز در آنها تمام نیست، ذاتی باشد باز هم معفو است و مشکلی ایجاد نمیکند.
بحث جلسه آینده: حال باید ببینیم چگونه بین این دو روایت (روایات دال بر عفو از نجاست چیزهایی که به تنهایی نمیتوان در آن نماز خواند اعم از اینکه نجاست آنها ذاتی باشد یا عرضی) با روایات دال بر عفو نسبت به نجاست عرضی فقط، میتوان جمع کرد که ان شاء الله در جلسه آینده به جمع بین این روایات خواهیم پرداخت.
«والحمد لله رب العالمین»
[1]. وسائل الشیعة، ج3، ص456، کتاب الطهارة،باب31 من ابواب النجاسات، حدیث1.
[2]. همان، حدیث3.
[3]. همان، ص457، حدیث5.
[4]. همان، ص456، حدیث2.
[5]. همان، حدیث4.
[6]. همان، ص492، کتاب الطهارة، باب 50 من ابواب النجاسات، حدیث6.
[7]. همان، ص494، حدیث12.
[8]. همان، ص491، حدیث4.
[9]. همان، ج4، ص376، کتاب الصلاة، باب14 من ابواب لباس المصلی، حدیث2.
[10]. همان، ج4، ص 427، باب 38 من ابواب لباس المصلی، حدیث3.