درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: احکام النجاسةتاریخ: 3 اسفند 1392 سال:پنجم جلسه: 57 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
خلاصه جلسه گذشته:
در رابطه با جایی که انسان در لباس یا بدن نجس و متنجس نماز میخواند چند فرض وجود دارد.
یکی از فروض مسئله جایی است که انسان جهل به موضوع دارد، یعنی نمیداند با نجاست نماز میخواند و بعد از نماز متوجه وجود نجاست در بدن یا لباسش میشود.
عرض کردیم در این مسئله چهار قول وجود دارد:
قول اول: حکم به صحت نماز شده و اعاده و قضا نیاز ندارد این قول مشهور و فتوای مرحوم سید (ره) است.
قول دوم: مطلقا اعاده و قضا نیاز دارد.
قول سوم: تفصیل به اینکه اگر در وقت متوجه شد نیاز به اعاده دارد و در خارج وقت نیاز به قضا ندارد و این قول جناب شیخ طوسی است.
قول چهارم:فرق است بین کسی جستجو کرده که اعاده نیاز ندارد و کسی که نجاست را جستجو نکرده اعاده بر این فرد لازم است. این نظر شیخ مفید وشهید اول است یعنی تفصیل قائل شدند.
در مورد قول اول به روایاتی استناد شد که دال بر عدم وجوب اعاده و قضاء بود ولی در مقابل دو روایت وجود داشت که لحن آن دو روایت با این مطلب که اعاده و قضا لازم نیست موافق نبود بلکه تصریح داشتند بر اینکه که اعاده و قضا لازم است.
عرض کردیم صاحب جواهر (ره) در جمع بین این دو دسته از روایات فرمود:روایات متقدمه که قائل بر عدم اعاده بود را بر عدم اعاده در خارج وقت و روایاتی که بر وجوب اعادهدلالت داشت را بر اعاده در وقت حمل میکنیم.[1]
ما در پاسخ از ایشان عرض کردیمقرینه و شاهدی برای این جمع وجود ندارد؛ چون برای جمع بین روایات قرینه لازم است لذا اگر برای جمع دلیلی پیدا نشود جمع تبرعی است و جمع تبرعی نتیجه بخش نیست.
تنها چیزی که به عنوان شاهد و قرینه بر این جمع ادعا شده اجماع است به این نحو کهاجماع بر عدم وجوب قضا در خارج وقت میتواند به ما کمک کند که دست از اطلاق این روایات برداریم یعنیبه کمک این اجماع بگوییممقصود از روایات مطلقه متقدمه که میگفت اصلاً اعاده لازم نیست عدم وجوب قضا در خارج وقت است لذامحدودهای که برای اعاده باقی میماند اعاده در وقت است. پس قدر متیقنی از لزوم اعاده، اعاده در وقت است.
در نتیجه به کمک اجماع میگوییم منظور از روایاتی که میگوید اعاده مطلقا لازم نیست (روایات دسته اول) این است که اعاده در خارج وقت لازم نیست و منظور از آن دسته از روایاتی که میگوید اعاده مطلقا لازم است این است که اعاده در وقت لازم است. پس قدر متیقن از اعاده، همان اعاده در وقت است، یعنی در صورتی که انسان در وقت متوجه نجاست بشود باید نماز خود را اعاده کند و اگر در خارج وقت متوجه نجاست بدن یا لباس شود قضا لازم نیست.
اشکال:
این دو وجهه جمع (اجماع و قدر متقین)که مطرح شده محل نظر و اشکال است؛ چون:
اولاً: اجماع وجود ندارد و اگر فرضاً اجماعی هم باشد این اجماع مستند به روایاتی مثل روایت عیسی بن قاسم است که ظهور در این داشت که قضا در خارج وقت لازم نیست لذا مدرکاین اجماع همین روایاتی است که عرض شد و اگر اجماع مدرکی شد اعتبار ندارد، چون اجماع باید کاشف از قول معصوم باشد نه بر اساس روایاتی که وارد شده و اگر مستند اجماع روایات شد باید سراغ اعتبار روایت برویم که روایت معتبر است یا نه و دیگر اجماع جایگاهی ندارد بنابراین اگر اجماع مدرکی شد اعتبار آن به مدرک اجماع است نه خود اجماع و چنین اجماعی معتبر نیست.
ثانیاً: برخی از بزرگان به نحو دیگری بین این روایات جمع کرده و فرمودهاندبا توجه به کثرت روایاتی که بر عدم اعاده دلالت میکنند،روایاتی که بر اعاده دلالت میکند مثل روایت وهب بن عبد ربه و موثقه ابی بصیر را بر استحباب حمل میکنیم لذا آن روایاتی که میگوید اعاده واجب نیست را اخذ میکنیم.
ثالثاً:مشکل دیگری که وجود دارد تشویش متن روایات است که علما را دچار مشکلاتی کرده است.
ما متن روایت را بررسی میکنیم.
ﻋَﻦْﻭَﻫْﺐِﺑْﻦِﻋَﺒْﺪِﺭَﺑﱢﱢﻪِﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ(ع)ﻓِﻲﺍﻟْﺠَﻨَﺎﺑَﺔِﺗُﺼِﻴﺐُﺍﻟﺜﱠﱠﻮْﺏَﻭَﻟَﺎﻳَﻌْﻠَﻢُﺑِﻬَﺎﺻَﺎﺣِﺒُﻪُﻓَﻴُﺼَﻠﱢﱢﻲﻓِﻴﻪِﺛُﻢﱠﱠﻳَﻌْﻠَﻢُﺑَﻌْﺪَﺫَﻟِﻚَﻗَﺎﻝ:َ«ﻳُﻌِﻴﺪُﺇِﺫَﺍﻟَﻢْﻳَﻜُﻦْﻋَﻠِﻢَ».[2]
روای در مورد لباسی که جنابت به آن اصابت کرده و شخص علم به آن نداشته و با همان لباس نجس نماز خوانده و بعد از نماز متوجه آن نجاست شده از امام صادق (ع) سؤال میکند؟ حضرت فرمودند:اگر جاهل به نجاست بودهاعاده کند.
در مورد این روایت چهار حمل محتمل است:
حمل اول:اگر گفتیم جمله شرطیه دارای مفهوم است معنی روایت این است که اگر عالم به نجاست بوده اعاده لازم نیست،لکن روشن است که صدور این کلام از معصوم جای تردید است و به خاطر این تشویشی که در متن روایت وجود دارد، علما برای این روایت تعبیراتی را ذکر کردهاند. اما اگر گفتیم که جمله شرطیه دارای مفهوم نیست و بجای کلمه «اذا» از حرف «اِن»استفاده کنیم و بگوییم:«ﻳُﻌِﻴﺪُو ﺇنﻟَﻢْﻳَﻜُﻦْﻋَﻠِﻢَ»معنایش این میشود که در صورت علم اعاده لازم است و در صورت جهل هم اعاده لازم است.
حمل دوم:مرحوم شیخ طوسی (ره) این روایت را بر حالت نسیان حمل کرده و فرموده: اگر انسان علم به نجاست لباس پیدا کند و در تطهیر کوتایی کند و بعد فراموش کند و با این حال نماز بخواند باید نمازش را اعاده کند.[3]
حمل سوم:مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعة فرموده: این روایت بر استحباب حملمی شود.
عده از بزرگان هم گفتهاند این روایت بر استفهام انکاری حمل میشود، البته با حذف ادات استفهام لذا روایت را اینگونه می دانند: «ﻓِﻲﺍﻟْﺠَﻨَﺎﺑَﺔِﺗُﺼِﻴﺐُﺍﻟﺜﱠﱠﻮْﺏَﻭَﻟَﺎﻳَﻌْﻠَﻢُﺑِﻬَﺎﺻَﺎﺣِﺒُﻪُﻓَﻴُﺼَﻠﱢﱢﻲﻓِﻴﻪِﺛُﻢﱠﱠﻳَﻌْﻠَﻢُﺑَﻌْﺪَﺫَﻟِﻚَﻗَﺎﻝ:َ (أ)ﻳُﻌِﻴﺪُﺇِﺫَﺍﻟَﻢْﻳَﻜُﻦْﻋَﻠِﻢ؟».
«والحمد لله رب العالمین»