درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: کیفیت تنجّس متنجّسات تاریخ:25شهریور 1392 موضوع جزئی:عدم سرایت تمام احکام نجس به متنجِّس مصادف با: 10ذیالقعده1434سال:پنجم جلسه:1 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
تبریک میلاد امام رضا (ع):
وَ رَوَى عَلِيُّ بْنُ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي (ع) قَالَ:«قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ زِيَارَةُ الرِّضَا (ع) أَفْضَلُ أَمْ زِيَارَةُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ (ع) قَالَ زِيَارَةُ أَبِي ع أَفْضَلُ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَزُورُهُ كُلُّ النَّاسِ وَ أَبِي (ع) لَا يَزُورُهُ إِلَّا الْخَوَاصُ مِنَ الشِّيعَة»[1]میلاد با سعادت امام رئوف، ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) را خدمت دوستان عزیز تبریک عرض میکنم، در روایتی که عرض شد علی بن مهزیار از امام جواد (ع) سؤال کرد آیا ثواب زیارت جدتان حسین بن علی (ع) بالاتر است یا ثواب زیارت پدر بزرگوارتان علی بن موسی الرضا (ع)؟ امام (ع) در پاسخ فرمودند: ثواب زیارت پدرم علی بن موسی الرضا (ع) بالاتر است؛ زیرا جدم حسین بن علی (ع) را همه مردم زیارت میکنند اما جز خواص از شیعه پدرم علی بن موسی الرضا (ع) را زیارت نمیکند. توضیح اینکه ائمه دیگر را غیر شیعیان دوازده امامی هم ممکن است زیارت کنند اما امام رضا (ع) را شیعیان واقعی (اثنی عشری) زیارت میکنند و این بدین جهت است که تا قبل از علی بن موسی الرضا (ع) افرادی در امام هفتم توقف کرده و امامت علی بن موسی الرضا (ع) را نپذیرفتهاند لذا امام رضا (ع) را زیارت نمیکنند ولی کسی که امامت علی بن موسی الرضا (ع) را پذیرفته امامت امامان بعد از ایشان را هم قبول کرده است.
مسئلهای که در سال گذشته مورد بحث قرار گرفت مسئله 239 بود، اکنون به باقی مانده بحث مربوط به آن میپردازیم.
مرحوم سید فرمودند: «الأقوی أنّ المتنجِّس منجِّسٌ»؛ اقوی این است که متنجِّس، منجِّس است؛ یعنی اگر چیزی به وسیله نجاستی، متنجِّس شد خود متنجِّس هم میتواند مانند نجس، منجِّس باشد. این مسئله در سال گذشته مورد بحث قرار گرفت و به ادله قائلین به منجِّس بودن متنجِّس که عبارت از ضرورت، اجماع و روایات بود اشاره و آنها را مورد بررسی قرار دادیم، همچنین ادله قائلین به عدم منجِّس بودن متنجِّس که عبارت از ادله عرفی و روایی بود را هم اشاره کردیم که اکنون به جمع بندی آنها میپردازیم.
مسئله 239: «لكن لا يجري عليه جميع أحكام النجس فإذا تنجس الإناء بالولوغ يجب تعفيره لكن إذا تنجس إناء آخر بملاقاة هذا الإناء أو صب ماء الولوغ في إناء آخر لا يجب فيه التعفير و إن كان الأحوط خصوصا في الفرض الثاني و كذا إذا تنجس الثوب بالبول وجب تعدد الغسل لكن إذا تنجس ثوب آخر بملاقاة هذا الثوب لا يجب فيه التعدد و كذا إذا تنجس شيء بغسالة البول بناء على نجاسة الغسالة لا يجب فيه التعدد»[2]؛ مرحوم سید میفرمایند: درست است که متنجِّس، منجِّس است اما همه احکام نجس بر متنجِّس بار نمیشود، لذا اگر ظرفی به وسیله ولوغ سگ نجس شود خاکمالی کردن آن ظرف واجب است اما اگر ظرف دیگری با ملاقات با این ظرفی که مورد ولوغ کلب قرار گرفته نجس شد یا آبی که سگ در آن ولوغ کرده در ظرف دیگری ریخته شود در این صورت خاکمالی کردن چنین ظرفی لازم نیست و شستن آن ظرف کفایت میکند هر چند در فرض دوم که آب مورد ولوغ کلب در ظرفی دیگر ریخته میشود مستحب است آن ظرف خاکمالی شود، همچنین اگر لباسی به وسیله بول متنجِّس شد در این صورت دو بار شستن آن لباس لازم است اما اگر لباس دیگری به وسیله ملاقات با این لباس که با بول نجس شده، نجس شود لازم نیست که دو بار شسته شود و همین طور است اگر چیزی به وسیله غساله بول نجس شد (بنا بر اینکه غساله بول را نجس بدانیم)، یعنی لازم نیست دو بار شسته شود بلکه یک مرتبه شستن آن کفایت میکند.
پس سؤال این است که اگر قائل شدیم متنجِّس، منجِّس است (کما اینکه مرحوم سید (ره) قائل شدهاند) تمام احکام نجس بر آن بار میشود یا نه؟
مرحوم سید (ره) میفرمایند: این گونه نیست که تمام احکام نجس بر متنجِّس بار شود؛ زیرا:
حکم تابع موضوع است و موضوعِ حکم نسبت به تعدد غَسل و تعفیر (خاکمالی) عبارت است از اصابت و ولوغ کلب و این دو (اصابت و ولوغ) بر ما نحن فیه صدق نمیکند مگر در مورد ملاقی خودِ نجس ولی در غیر ملاقیِ نجس، اصابت و ولوغ صدق نمیکند، پس ولوغ کلب نسبت به ظرف اول صادق است اما نسبت به ظروفی که با ظرف اول ملاقات داشته صادق نیست بنابراین نسبت به متنجِّس، حکم تعدد غسل و تعفیر جاری نمیشود لذا گفتهاند حکم مذکور در مورد ملاقیِ متنجِّس جاری نمیشود بنابراین اگر لباسی به بول اصابت کرد در این صورت چون اصابت صدق میکند لازم است آن لباس دو بار با آب قلیل شسته شود ولی این حکم مربوط به بول است نه جایی کهبول به این لباس اصابت کند و لباس دیگری با این لباسی که با بول اصابت کرده بود ملاقات کند، چون نسبت به لباس دوم نمیتوان قائل شد که بول به آن اصابت کرده و اصابت بول نسبت به آن لباس صدق نمیکند.
این مسئله دو فرض دارد:
اول:اگر مبنای ما در مطلق نجاسات این شد که شستن یک بار کفایت میکند و نسبت به تعددِ شستن نیاز به دلیل داریم در این صورت ما نسبت به لباسی که با لباس متنجِّس ملاقات کرده قائل میشویم به اینکه یک بار شستن کفایت میکند و دو بار شستن نیاز به دلیل دارد و ما چنین دلیلی نداریم.
دوم:اگر مبنای ما این نبود که در اصل نجاسات یک بار شستن لازم است و برای تعدد یا تعفیر نیاز به دلیل داریم بلکه قائل به جریان استصحاب شدیم و گفتیم در احکام کلیه، استصحاب جاری میکنیم در این جا هم ما به دو بار شستن حکم میکنیم هر چند لباس با خود بول اصابتی نداشته بلکه با لباسی اصابت داشته که آن لباس با بول اصابت داشته است، چون بعد از اینکه ما لباس را یک بار شستیم شک میکنیم که آیا یک بار شستن کفایت میکند یا نه لذا بقاء نجاست را استصحاب میکنیم، در نتیجه یک بار دیگر هم لباس مورد نظر را میشوییم.
در مورد تعفیر (خاکمالی کردن) هم مطلب از همین قرار است؛ یعنی یا ما معتقد به این هستیم که یک بار شستن در اصل نجاسات کفایت میکند و نسبت به تعفیر دلیل خاص لازم داریم که چون چنین دلیلی نداریم یک بار شستن آن کفایت میکند یا قائل به جریان استصحاب هستیم که در این صورتتعفیر آن ظرف لازم است؛ چون بعد از شستن ظرف شک داریم که آیا نجاست بر طرف شده یا نه که بقاء نجاست را استصحاب میکنیم، در نتیجه به تعفیر آن ظرف حکم میشود.
کلام محقق خویی:
مرحوم آقای خویی (ره) میفرماید: به همان ملاکی که گفته میشود ظرف اولی که سگ در آن ولوغ کرده را باید تعفیر (خاکمالی) کرد ظرفی را هم که با ظرف اول اصابت داشته باید تعفیر نمود، بخصوص اینکه عدهای گفتهاند ولوغ سگ در آب، در بردارنده میکروبهایی است که ممکن است این میکروبها در ظرف دومی هم که با آب ظرف اول ملاقات داشته وجود داشته باشد.
اشکال به محقق خویی:
سخن ایشان در صورتی درست است که ما به ملاکات احکام علم داشته باشیم اما چون به ملاکات احکام علم نداریم لذا نمیتوانیم جعل ملاک کنیم و بگوییم شارع مقدس به خاطر این ملاک (وجود میکروب در ولوغ سگ) حکم به تعفیر ظرف کرده لذا نمیتوان آن حکم را به موارد دیگر تسرّی داد، بله اگر به ملاکات احکام علم داشتیم با استفاده از تنقیح مناط میتوانستیم احکام را به موارد دیگر هم تسری دهیم.
حال اگر سگ در ظرفی ولوغ کند به این صورت که از آب آن ظرف بخورد بدون اینکه با ظرف تماس داشته باشد و ما آب آن ظرف را در ظرف دیگری بریزیم در این صورت آنچه مسلم است این است که تعفیرِ ظرف اول لازم است اما نسبت به ظرف دوم ابهام وجود دارد؛ زیرا از یک طرف در علت تنجیس، با ظرف اول مشترک است، یعنی آبی که در ظرف دوم ریخته شده همان آبی است که سگ ولوغ کرده بدون اینکه با ظرف تماس داشته باشد لذا به ظاهر میتوان گفت تعفیر در مورد ظرف دوم هم لازم است، بعضی از بزرگان معتقدند نسبت به ظرف دوم و سوم هم همان حکم ظرف اول (تعفیر) جاری است اما این سخن بستگی دارد به اینکه ما بتوانیم ملاک حکم شرعی را بدست آوریم لذا مرحوم سید (ره) حکم آن را به صورت احتیاط استحبابی مطرح کرده و فرمود احتیاط در این است که ظرف دوم هم خاکمالی شود،اما تعفیر آن ظرف واجب نیست؛ چون همه ملاکها باید بدست بیاید تا بتوان طبق آنها حکم کرد و ما در این زمینه فقط یک روایت داریم و آن هم روایت بقباق است که انشاء الله در جلسه آینده خدمت عزیزان عرض خواهیم کرد.
«والحمد لله رب العالمین»