رطوبت ملاقی و متنجِّس یا ...92/02/02

چاپ

 

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: کیفیت تنجس متنجسات                      تاریخ: 2 اردیبهشت 1392

موضوع جزئی: رطوبت ملاقی و متنجس یا یکی از آن دو، شرط تحقق نجاست               مصادف با: 11 جمادی‏الثانی1434 سال: چهارم                                                                                                                       جلسه: 79

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

«و كذا لا ينجس إذا كان فيهما أو في أحدهما رطوبة غير مسرية»[1]؛ مرحوم سید می‏فرماید: اگر در هر دو شیء (ملاقی و متنجس یا نجس) یا در یکی از آن دو، رطوبتی وجود داشته باشد لکن آن رطوبت، غیر مسریه باشد، نجاست محقق نمی‏شود. بنابراین اگر رطوبتی که وجود داشته باشد غیر مسریه باشد به صرف ملاقات، نجاستی محقق نمی‏شود؛ مثلاً نمکی در سرداب گذاشته شود که انسان رطوبتی را در آن نمک مشاهده می‏کند ولی رطوبتی که در نمک وجود دارد مسریه نیست، حال اگر این نمک نجس شده باشد و با چیز دیگری ملاقات کند، چون رطوبتی که در آن وجود دارد مسریه نیست باعث سرایت نجاست به شیء دیگر نمی‏شود.

«ثمَّ إن كان الملاقي للنجس أو المتنجس مائعا تنجس كله كالماء القليل المطلق و المضاف مطلقا و الدُّهن المائع و نحوه من المائعات، نعم لا ينجس العالي بملاقاة السافل إذا كان جاريا من العالي بل لا ينجس السافل بملاقاة العالي إذا كان جاريا من السافل كالفوارة من غير فرق في ذلك بين الماء و غيره من المائعات و إن كان الملاقي جامدا اختصت النجاسة بموضع الملاقاة سواء كان يابسا كالثوب اليابس إذا لاقت النجاسة جزء منه أو رطبا كما في الثوب المرطوب أو الأرض المرطوبة فإنه إذا وصلت النجاسة إلى جزء من الأرض أو الثوب لا يتنجس ما يتصل به و إن كان فيه رطوبة مسرية بل النجاسة مختصة بموضع الملاقاة و من هذا القبيل الدهن و الدبس الجامدين»[2]؛ مرحوم سید (ره) می‏فرماید: اگر ملاقی با نجس یا متنجّس، مایع بود همه آن مایع، نجس می‏شود، مثل آب مطلقی که قلیل باشد، آب مضاف مطلقا چه قلیل باشد و چه کثیر، روغن مایع و امثال آن از مایعات دیگر. به نظر می‏رسد که چون بحث از سرایت نجاست به وسیله ملاقات بوده، مرحوم سید (ره) این بحث را مطرح کرده و گرنه ما مفصلاً در بحث اقسام آب‏ها به این بحث پرداخته‏ایم لذا در اینجا اجمالاً اشاره‏ای به آن می‏کنیم.

ملاقی با نجس یا متنجّس، گاهی مایع است و گاهی جامد و مایع هم یا آب است یا غیر آب از مایعات دیگر، مثل روغن و امثال آن، آب هم یا مطلق است یا مضاف. در رابطه با آب مطلق، مسلم است که اگر آب به اندازه کر نباشد یعنی قلیل باشد - بر اساس روایات وارده- به مجرد اصابت نجاست با آن، نجس می‏شود هر چند نجاست به همه اجزاء آن سرایت نکند؛ چون به همه آن آب، اطلاق واحد می‏شود، اما اگر آب مطلقی که قلیل است، مثل آب آفتابه از بالا به روی چیزی که نجس است ریخته شود آبی که از بالا ریخته می‏شود نجس نمی‏شود، همچنین است آبی که از پایین بر روی نجاستی که در بالا قرار دارد ریخته می‏شود یعنی آن آبی که در پایین قرار دارد با ملاقات با نجاستی که در بالا قرار دارد نجس نمی‏شود، مثل آب فوّاره.  مایعات دیگر هم همین حکم را دارند؛ یعنی به محض برخورد با نجاست، نجس می‏شود. آب مضاف هم مطلقا در برخورد با نجاست، نجس می‏شود چه کر باشد و چه قلیل. اما در صورتی که ملاقی با نجاست، جامد باشد مثل ملاقات لباس یا زمین با نجاست، در این صورت همان مقداری که با نجاست، ملاقات کرده نجس می‏شود، در این جا هم گاهی جامد دارای رطوبت مسریه است و گاهی دارای رطوبت مسریه نیست، در جایی که شیء جامد مثل زمین خشک باشد مسئله آن روشن است؛ زیرا نجاست با همه آن ملاقات نکرده، علاوه بر این روایاتی داریم که دلالت می‏کنند بر اینکه فقط بخشی که ملاقات کرده نجس می‏شود؛ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: «قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِي دَمُ رُعَافٍ أَوْ غَيْرُ هَُوْ شَيْ‌ءٌ مِنْ مَنِيٍّ إِلَى أَنْ قَالَ قُلْتُ: فَإِنِّي قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَدْرِ أَيْنَ هُوَ فَأَغْسِلَهُ؟ قَالَ: تَغْسِلُ مِنْ ثَوْبِكَ النَّاحِيَةَ الَّتِي تَرَى أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهَا حَتَّى تَكُونَ عَلَى يَقِينٍ مِنْ طَهَارَتِكَ»[3]؛ امام (ع) در این روایت به زراره می‏فرمایند: آن بخشی از آن را علم داری نجاست به آن اصابت کرده باید بشویی، یعنی لازم نیست همه لباس شسته شود. اما اگر دارای رطوبت غیر مسریه باشد در این صورت هم ملاقات با نجس اختصاص پیدا می‏کند به موضعی که نجس شده است؛چون رطوبت غیر مسریه حکم جفاف (خشکی) را پیدا می‏کند.

اما اگر نجاستی به جامدی اصابت کند و آن شیء جامد دارای رطوبت مسریه باشد؛ مثل زمینی که بر آن باران باریده، اگر پس از توقف باران، این زمین نجس شود سؤال این است که آیا در این صورت همه زمین نجس می‏شود؛ چون اجزاء آن با هم ارتباط دارند یا اینکه متنجّس خصوص موضع ملاقات است و بقیه اجزاء هر چند مشتمل بر رطوبت مسریه باشد نجس نمی‏شوند؟ به نظر می‏رسد که جایی برای نجاست اجزاء دیگر غیر از موضع ملاقات نیست؛ چون مراد از ثبوت نجاست، اصابت است نه اتصال و اصابت بر همان جزء اول صدق می‏کند و الا عسر و حرج و تکلیف به ما لایطاق لازم می‏آید ؛ زیرا اگر صرف اتصال را در این گونه موارد کافی بدانیم باید حکم کنیم که کل زمین یک شهر یا یک منطقه وسیع نجس شده است و این منجر به عسر و حرج و تکلیف به ما لایطاق می‏شود لذا نجاست به موضع ملاقات، اختصاص پیدا می‏کند و به جای دیگر سرایت نمی‏کند ولو آن محل دیگر متصل به متنجّس باشد و از این قبیل است روغن و شیره جامد. بله اگر جزئی از جامد جدا شد و بعد به موضع متنجّس متصل شد، در اینجا به نجاست آن حکم می‏شود؛ چون در این صورت عنوان اصابت با نجس بر آن صدق می‏کند؛ مثل اینکه مقداری از خاک را برداریم و روی موضِع متنجّس بریزیم، در این صورت صدق می‏کند که گفته شود این خاک با نجس ملاقات کرده است.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص78.

[2]. همان.

[3]. وسائل الشیعة، ج3، ص 402،  باب 7 من ابواب النجاسات، ح2.