فصلٌ في الوضوءات المستحبة 96/07/30

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في الوضوءات المستحبة                                                 تاریخ: 30 مهر 1396

موضوع جزئی: اقسام وضوی مستحب                                                                    مصادف با: 2 صفر 1439

سال تحصیلی: 97- 96                                                                                     جلسه: 13

                                                                                                 

    «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته

عرض شد که سومین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضو به منظور آماده شدن برای نماز اول وقت یا نماز در اولین زمانی که امکانش باشد، می‎باشد در صورتی که خواندن نماز در اول وقت ممکن نباشد. معتبر است که وضو، نزدیک وقت نماز یا نزدیک زمان امکان نماز خواندن، گرفته شود به گونه‎ای که آماده شدن برای نماز بر آن صدق کند.

در رابطه با مورد سوم، عرض شد که اگر مبنا این باشد که وضو، استحباب نفسی دارد یا اگر مبنا این شد که وضو، استحباب نفسی ندارد، بلکه از باب کون علی الطهارة [بودن بر طهارت]، مستحب است، وضویی که شخص قبل از وقت گرفته است، صحیح است،

اما اگر کسی قائل به استحباب نفسی وضو نباشد و همچنین، از باب کون علی الطهارة [بودن بر طهارت] نیز وضو نگرفته باشد، بلکه صرفاً به خاطر نماز اول وقت، وضو گرفته است در این صورت، باید دید که چه دلیلی بر مشروعیت چنین وضویی [وضوی تهیوئی] وجود دارد؟ ادله‎ای در این رابطه اقامه شده است که در ذیل به آنها اشاره می‎شود.

ادله مشروعیت وضو تهیّوئی

دلیل اول

همان دلیلی که بر أفضیلت اتیان صلاة در اول وقت دلالت دارد بر مشروعیت و استحباب وضوی تهیّوئی نیز دلالت دارد چون اول وقت موجب رضوان الهی است. روایات ج4 وسائل الشیعة، باب2 از ابواب المواقیت، بر این مطلب دلالت دارند.

دلیل دوم

آیاتی که نسبت به استباق به خیرات دستور داده‎اند[1] و نیز آیه 143 آل عمران که به سرعت گرفتن به سوی مغفرت الهی امر کرده است[2]، بر این دلالت دارند که وضوی تهیّوئی مستحب است؛ به این بیان که أفضلیت صلاة در اول وقت با جواز اتیان وضو به قصد تهیّوء و آمادگی قبل از دخول وقت، ملازم است؛ یعنی زمانی شخص موفق به خواندن نماز در اول وقت می‎شود که قبل از دخول وقت وضو گرفته باشد و برای نماز اول وقت آماده شده باشد.

اشکال به دلیل اول و دوم

آیت الله خویی (ره) فرموده است که نیازی به اثبات استحباب وضوی تهیّوئی از طریق اثبات ملازمه بین خواندن نماز در اول وقت و وضو گرفتن قبل از وقت از باب تهیّوء نیست، بلکه همین که گفته شود که وضو گرفتن قبل از دخول وقت، استحباب نفسی دارد برای اثبات استحباب وضو قبل از دخول وقت کفایت می‎کند، بنابراین، عنوانی که بر استحباب وضو قبل از وقت، بار می‎شود، عنوان تهیّوء نیست، بلکه عنوان استحباب نفسی است، همچنین استحباب وضو قبل از وقت را می‎توان از باب کون علی الطهارة ثابت کرد، یعنی چون مستحب است که انسان همیشه با وضو باشد لذا مستحب است که قبل از دخول وقت نیز وضو داشته باشد، پس این استحباب از باب استحباب نفسی یا کون علی الطهارة است و از باب تهیّوء و آمادگی برای نماز نیست.

همچنین، استناد به آیات دال بر استباق به خیرات نیز تمام نیست چون معنای استباق به خیرات معنای عامی است که این خیر در استحباب نفسی وضو و کون علی الطهارة نیز وجود دارد، پس «فاستبقوا الخیرات» الزاماً به تهیّوء مربوط نیست. بنابراین، نیازی به استناد به دلیل مذکور نیست، بلکه استحباب وضو قبل از وقت از باب استحباب نفسی یا کون علی الطهارة ثابت می‎شود.

دلیل سوم

تمسک به روایت مرسله ذیل:

مُحَمَّدُ بْنُ مَكِّيٍّ الشَّهِيدُ فِي الذِّكْرَى؛ قَالَ: رُوِيَ «مَا وَقَّرَ الصَّلَاةَ مَنْ أَخَّرَ الطَّهَارَةَ لَهَا حَتَّى يَدْخُلَ وَقْتُهَا»[3].

روایت مرسله مذکور، حاکی از این است که کسی که طهارت را به تأخیر اندازد تا وقت نماز فرا برسد، نماز را بزرگ نشمرده است.

اشکال به دلیل سوم

اولاً: روایت مذکور، سنداً ضعیف است لذا استناد به آن تمام نیست مگر از باب تسامح در ادله سنن، نسبت به روایات «من بلغ»، به این روایت ترتیب اثر داده شود.

ثانیاً: بر فرض که از ارسال روایت مذکور، صرف نظر شود، دلالت این روایت نیز تمام نیست چون روایت مذکور، بر این مطلب که تهیّوء از غایات وضو است دلالت ندارد و الزاماً بر این دلالت ندارد که تعظیم و توقیر نماز و آماده شدن برای نماز، منحصر در وضوی تهیّوئی است، بلکه این روایت با استحباب نفسی وضو و کون علی الطهارة نیز سازگار است و استحباب نفسی وضو و کون علی الطهارة نیز موجب آمادگی برای نماز و تعظیم و تکریم نماز می‎شوند بنابراین تکریم و تعظیم نماز منحصر به این نیست که وضوء به منظور تهیّوء باشد تا لازم آید که تهیّوء برای نماز، غایتی از غایات وضو باشد.

دلیل چهارم

بعضی از بزرگان برای مشروعیت وضوی تهیّوئی به آیه ذیل استناد کرده‎اند:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ...»[4].

لازمه قیام به نماز، آمادگی و تهیّوء برای نماز است لذا آیه مذکور بر این دلالت دارد که کسی که برای نماز آماده می‎شود، مستحب است که صورت و دستهایش را بشوید و مسح سر و پاها را انجام دهد [، یعنی وضو بگیرد].

از اطلاق آیه مذکور، استفاده می‏شود که بین قریب و بعید بودن زمان وضو با نماز فرقی نیست لذا اگر شخص نزدیک دخول وقت، وضو نگرفته باشد، بلکه با فاصله زمانی بیشتر وضو گرفته باشد، این وضو مشروع است و اشکالی ندارد.

دلیل چهارم خالی از اشکال و پذیرفته است.

الرابع: دخول المساجد.

چهارمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضو به منظور داخل شدن در مسجد است.

برای استحباب وضو گرفتن برای دخول در مسجد به روایات ذیل استناد شده است:

روایت اول: عَنْ مُرَازِمِ بْنِ حَكِيمٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع)؛ أَنَّهُ قَالَ: «عَلَيْكُمْ بِإِتْيَانِ الْمَسَاجِدِ فَإِنَّهَا بُيُوتُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَ مَنْ أَتَاهَا مُتَطَهِّراً طَهَّرَهُ اللَّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ وَ كُتِبَ مِنْ زُوَّارِهِ»[5].

مرازم بن حکیم در روایت مذکور، از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت (ع) فرموده است که بر شما باد به رفتن به مساجد، همانا مساجد خانه‎های خدا در روی زمین هستند و خداوند گناهان کسی را که با طهارت به مسجد برود، پاک خواهد کرد و آن شخص از زوار خداوند نوشته خواهد شد.

روایت دوم: عَنْ كُلَيْبٍ الصَّيْدَاوِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ أَنَّ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ فَطُوبَى لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ كَرَامَةَ الزَّائِرِ»[6].

کلیب صیداوی از امام صادق (ع) روایت کرده است که آن حضرت (ع) فرموده است که در تورات نوشته شده است که خانه‎های من [خدا] در روی زمین، مساجدند، پس خوشا به حال بنده‎ای که در خانه‎اش وضو می‎گیرد و سپس من را در خانه‎ام زیارت می‎کند، بدانید و آگاه باشید که بر مزور [زیارت شده]، تکریم زائر لازم است.

اشکال به روایات مذکور

نهایت چیزی که از این روایات استفاده می‎شود این است که وضو گرفتن قبل از دخول در مسجد، مستحب است اما اینکه استحباب وضو از باب این باشد که مسجد غایتی از غایات وضو است از این روایات استفاده نمی‎شود، یعنی استحباب وضو از باب غایت بودن مسجد برای وضو، نیست، بلکه نفس وضو مستحب است، پس استحباب وضو یا استحباب نفسی است یا از باب کون علی الطهارة است و از باب غایت بودن مسجد [که مدعاست،] نیست.

الخامس: دخول المشاهد المشرفة.

پنجمین مورد از مواردی که وضو در حال حدث اصغر، مستحب است، وضو به منظور دخول در مشاهد مشرفه است.

گفته شده است که دلیلی بر استحباب وضو به قصد دخول در مشاهد مشرفه وجود ندارد. البته تعلیل‎هایی آورده شده است، از جمله اینکه همان‎طور که مساجد، بیوت الله فی الأرض هستند، مشاهد مشرفه نیز بیوت الله فی الأرض می‎باشند. بعضی، مثل آیت الله سید عبدالأعلی سبزواری گفته است: «لسيرة الفقهاء و المؤمنين خلفا عن سلف»[7]؛ سیره فقها و مؤمنین این بوده است که هنگام ورود به مشاهد مشرفه وضو می‎گرفته‎اند.

بنابراین، دلیلی بر استحباب وضو به قصد دخول در مشاهد مشرفه وجود ندارد، لکن از باب اینکه مشاهد مشرفه، مقدّسند وضو داشتن در هنگام ورود به این مکان‎ها مستحب است، ولی این استحباب از باب استحباب نفسی داشتن وضو یا از باب کون علی الطهارة است و از این باب که مشاهد مشرفه غایت برای وضویند، نیست.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. «البقرة»: 148 و «المائده»: 48؛ «...فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ...».

[2]. «وَ سَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ...».

[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب4، ص374، ح5.

[4]. «المائدة»: 6.

[5]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب10، ص380، ح2.

[6]. همان، ص381، ح4.

[7]. سید عبدالأعلی، سبزواری، مهذب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج2، ص276.  

Please publish modules in offcanvas position.