الثانی من المطهّرات، الأرض 94/03/09

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                         تاریخ: 9 خرداد 1394

موضوع جزئی: الثانی من المطهّرات، الأرض                              مصادف با: 11 شعبان 1436

سال: ششم                                                                                                                              جلسه: 98

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

الثاني من المطهرات؛ الأرض

«الثانی من المطهرات الارض و هي تطهر باطن القدم و النعل بالمشي عليها أو المسح بها بشرط زوال عين النجاسة إن كانت و الأحوط الاقتصار ‌على النجاسة الحاصلة بالمشي على الأرض النجسة دون ما حصل من الخارج و يكفي مسمى المشي أو المسح و إن كان الأحوط المشي خمسة عشر خطوة».[1]

مرحوم سید (ره) فرموده است که دومین مورد از مطهرات، «زمین» می‎باشد به این نحو که زمین کف پا و کفش را پاک می‏کند به این صورت که با راه رفتن یا کشیدن پا بر روی زمین، باطن پا و باطن کفش پاک می‎شود البته به شرط اینکه اگر عین نجاست در کف پا یا کفش باشد برطرف شده باشد. ایشان در ادامه فرموده است که احتیاط در این است که نجاستی توسط زمین قابل تطهیر است که به ‎وسیله راه رفتن روی زمینِ نجس به ‎وجود آمده باشد بنابراین، اگر دلیل نجاست، راه رفتن روی زمینِ نجس نباشد بلکه نجاست از خارج به کفش یا پا اصابت کرده باشد [مثلاً در جایی ایستاده‎ایم و نجاستی از خارج با کفش ما ملاقات ‎کند] در این صورت احتیاط در این است که با راه رفتن یا کشیدنِ پا بر روی زمین، نمی‎شود آن را تطهیر کرد.

مرحوم سید (ره) در ادامه فرموده است که مسافت مشخصی برای راه رفتن و کشیدن پا بر روی زمین [برای تطهیر] تعیین نشده است و همین مقدار که عنوان راه رفتن و کشیدن پا بر زمین صدق کند کافی است هر چند احتیاط در این است که پانزده قدم راه برود.

صاحب جامع المقاصد (ره) و صاحب مدارک (ره) نیز مثل مرحوم سید (ره) گفته‎اند که باطن قدم، نعل، خُف [دمپایی یا کفش کوتاه]، قَبقاب [نعلین یا کفش چوبی] و هر چیزی که پوشیدن آن متعارف است، با راه رفتن و کشیدن روی زمین پاک می‎شوند.

دلیل مسأله

روایاتی وجود دارد که به آنها استناد شده است بر اینکه باطن پا و کفش به وسیله راه رفتن و کشیدن بر روی زمین پاک می‎شود؛

روایت اول: عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْخِنْزِيرِ يَخْرُجُ مِنَ الْمَاءِ فَيَمُرُّ عَلَى الطَّرِيقِ فَيَسِيلُ مِنْهُ الْمَاءُ أَمُرُّ عَلَيْهِ حَافِياً فَقَالَ: «أَ لَيْسَ وَرَاءَهُ شَيْ‏ءٌ جَافٌّ؟» قُلْتُ: بَلَى قَالَ: «فَلَا بَأْسَ، إِنَّ الْأَرْضَ يُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضاً».[2]

معلی بن خُنَیس از امام صادق (ع) درباره خنریزی که از آب بیرون آمده است و در حال راه رفتن، آب از او می‎چکد و بر روی زمین می‎ریزد سؤال کرد که آیا می‎توان با پای برهنه به دنبال آن حرکت کرد و قدم در جای پای خنزیر گذاشت؟ حضرت (ع) سؤال کرد که زمانی که دنبال خنزیر حرکت می‎کنی، آیا تمام زمین خیس است؟ معلی بن خنیس پاسخ داد که زمین خشک نیز وجود دارد، حضرت (ع) در پاسخ فرمود که هر چند در زمینی که به وسیله خنزیر خیس شده است قدم گذاشته می‎شود ولی چون بعد از آن روی زمین خشک قدم گذاشته می‎شود، اشکالی ندارد. یعنی قسمت‎های خشکِ زمین باعث تطهیر قسمت‎های خیس می‎شوند.

روایت دوم: عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع) رَجُلٌ وَطِئَ عَلَى عَذِرَةٍ فَسَاخَتْ رِجْلُهُ فِيهَا أَ يَنْقُضُ ذَلِكَ وُضُوءَهُ وَ هَلْ يَجِبُ عَلَيْهِ غَسْلُهَا فَقَالَ: «لَا يَغْسِلُهَا إِلَّا أَنْ يَقْذَرَهَا وَ لَكِنَّهُ يَمْسَحُهَا حَتَّى يَذْهَبَ أَثَرُهَا وَ يُصَلِّي».[3]

زراره از امام باقر (ع) درباره شخصی که روی عذره قدم گذاشته است و پای او در زمین فرو رفته است سؤال کرد که آیا این کار وضوی او را باطل می‎کند و آیا لازم است که این شخص پای خود را بشوید؟ حضرت (ع) فرمود که شستن پا زمانی لازم است که پا نجس شود و اگر پا نجس شد، باید پا را روی زمین بکِشد تا اثر نجاست از بین برود و بعد نماز بخواند [معنای «یصلّی» در روایت این است که وضو باطل نمی‎شود].

روایت سوم: عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ طَرِيقِي إِلَى الْمَسْجِدِ فِي زُقَاقٍ يُبَالُ فِيهِ، فَرُبَّمَا مَرَرْتُ فِيهِ وَ لَيْسَ عَلَيَّ حِذَاءٌ فَيَلْصَقُ بِرِجْلِي مِنْ نَدَاوَتِهِ فَقَالَ: «أَ لَيْسَ تَمْشِي بَعْدَ ذَلِكَ فِي أَرْضٍ يَابِسَةٍ؟» قُلْتُ: بَلَى، قَالَ: «فَلَا بَأْسَ إِنَّ الْأَرْضَ يُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضاً» قُلْتُ: فَأَطَأُ عَلَى الرَّوْثِ الرَّطْبِ، قَالَ: «لَا بَأْسَ أَنَا وَ اللَّهِ رُبَّمَا وَطِئْتُ عَلَيْهِ ثُمَّ أُصَلِّي وَ لَا أَغْسِلُهُ».[4]

حلبی به امام صادق (ع) عرض کرد که راهی که من از طریق آن به مسجد می‎آیم در کوچه‎ای واقع شده است که در آن کوچه بول می‏شود و متنجّسِ به بول است و من نیز کفش ندارم لذا وقتی از کوچه عبور می‎کنم رطوبت بول به پای من می‎چسبد، حضرت (ع) سؤال کرد که آیا در تمام کوچه بول ریخته شده است و بعد از اینکه پای تو مرطوب شد در زمین خشک راه نمی‎روی؟ حلبی در پاسخ گفت که بعد از اینکه رطوبت بول به پایم اصابت کرد روی زمین خشک راه می‎روم، حضرت (ع) فرمود که اشکالی ندارد زیرا بعضی از قسمت‎های زمین، قسمت های دیگر [زمین] را پاک می‎کند. حلبی می‎گوید که عرض کردم که گاهی از اوقات بر روی سرگین حیوانات پا می‎گذارم در حالی که مرطوبند؛ حضرت (ع) فرمود که اشکالی ندارد و نیازی به شستن نیست، چه بسا من پایم را روی سرگین حیوانات می‎گذارم و سپس نماز می‎خوانم بدون اینکه پایم را بشویم. [البته مقصود از «روث»، سرگین حیوانات حلال گوشت است].

نظر شیخ طوسی (ره)

تنها مخالفی که در رابطه با این مسأله وجود دارد، شیخ طوسی (ره) است که در خِلاف فرموده است: «إذا أصاب أسفل الخُف نجاسة، فدلكه في الأرض حتى زالت، تجوز الصلاة فيه عندنا... . دليلنا: انا بينا فيما تقدم ان ما لا تتم الصلاة فيه بانفراده، جازت الصلاة فيه و ان كانت فيه نجاسة».[5]

اگر به قسمت پایینِ [قسمت زیرین که روی زمین قرار می‎گیرد] خُف [دمپایی یا کفش کوتاه]، نجاستی اصابت کرد، باید آن را روی زمین کشید تا نجاست از بین برود و نماز خواندن با این خُف جایز است. 

شیخ طوسی (ره) در ادامه مطلبی را به عنوان دلیل اقامه کرده است و فرموده است که چیزهایی که به تنهایی نماز خواندن با آن تمام نیست [مانند چیزهایی که ساتر عورت نیستند از قبیل جوراب]، حتی اگر نجاست در آن وجود داشته باشد، نماز خواندن با آن اشکالی ندارد.

اشکال مرحوم بهبهانی (ره) به شیخ طوسی (ره)

مرحوم شیخ (ره) فرموده است که اگر چیزهایی که نماز خواندن با آن تمام نیست نجس باشند نماز خواندن با آن‎ها اشکالی ندارد در حالی که ایشان در ابتدا فرموده است که اگر باطن یا قسمت پایین خُف [که از مواردی است که نماز خواندن با آن‎ها تمام نیست] نجس شد، برای تطهیر، باید آن را روی زمین کشید تا عین نجاست زایل شود و پاک گردد بنابراین، دلیل شیخ طوسی (ره) بر مدعایش تمام نیست و نمی‏توان با این دلیل مدعای ایشان را ثابت کرد.

سؤال: در کلام مرحوم شیخ (ره) آمده است که بعد از تطهیرِ خُف می‎شود با آن نماز خواند حال سؤال این است که اگر خُف، نوعی کفش محسوب می‎شود، چگونه می‎توان با آن نماز خواند؟ مگر نماز خواندن با کفش اشکال ندارد؟

پاسخ: خُف از کفش‎هایی محسوب می‎شود که ورود به مسجد و نماز خواندن با آنها اشکال ندارد کما اینکه امروزه نیز در مسجد النبی و مسجد الحرام از این گونه کفش‎ها استفاده می‎شود و با آنها نماز نیز می‎خوانند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقى، ج‌1، ص 124.

[2]. وسائل الشیعة، ج 2، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب 32، ص458،  ح3.

[3]. همان، ح7.

[4]. همان، ص459، ح9.

[5]. طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن،‌ الخلاف، ج‌1، ص 217.

Please publish modules in offcanvas position.