فصل فی المطهرات 93/12/17

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                   تاریخ:17 اسفند 1393

موضوع جزئی: الأول من المطهّرات، الماء- کیفیت تطهیر ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب        مصادف با: 17 جمادی‏ الاولی 1436

سال: ششم                                                                                                                   جلسه: 67

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته

سخن در این بود که اگر ظرف به وسیله ولوغِ سگ، متنجّس شود چگونه تطهیر می‏شود؟ مرحوم سید (ره) نسبت به جایی که بحث ولوغ مطرح نبود، فرمود: «الغسل ثلاث مرّات فی الماء القلیل». دلیل این مطلب موثقه عمار بود که ذکر آن گذشت در ادامه عرض کردیم که صحیحه محمد بن مسلم با موثقه عمار تعارض دارد لکن گفته شد تعارضی بین این دو روایت نیست زیرا صحیحه محمد بن مسلم که به صورت مطلق می‏گوید: «اغسل الاناء» به وسیله موثقه عمار تقیید می‏خورد یا اینکه صحیحه محمد بن مسلم در مقام بیان اصل نجاست کلب است و اصل اینکه شستن لازم است اما موثقه عمار در مقام بیان کیفیت تطهیر و سایر خصوصیات است. لذا بین این دو روایت تعارضی وجود ندارد.

بحث در کیفیت تطهیر ظرفی است که به وسیله ولوغِ سگ، متنجّس شده است؛ آنچه از کلمات بزرگان به دست می‏آید این است که ادعای اجماع شده است بر اینکه سه بار باید شسته شود؛ یک مرتبه خاک‏مالی شود و دو مرتبه نیز با آب شسته شود.

مر حوم سید (ره) در کتاب انتصار، شیخ طوسی (ره) در کتاب خلاف، ابن زهره (ره) در غنیه و شهید (ره) در ذکری و علامه (ره) در منتهی بر این اجماع تأکید کرده‏اند. علامه (ره) فرموده است: «علماؤنا اجمع الّا ابن جنید کأنه یجب غسله ثلاث مرّات إحداهنّ بالتّراب»[1]؛ همه علمای ما به جز ابن جنید بر این مطلب اجماع کرده‏اند که شستن ظرف متنجس به ولوغ واجب است که یکی از این سه مرتبه خاک‏مالی کردن آن ظرف است.

لکن محقق حلی (ره) در معتبر فرموده: «و قال ابن الجنيد يغسل سبعا»[2]؛ ابن جنید گفته است که ظرفی که به ولوغ متنجّس شده است باید هفت بار شسته شود که اولین بار خاک‏مالی می‏شود و بعد از آن شش بار به وسیله آب شسته می‏شود.

اما عبارت مشهور غیر از این عبارتی است که از علامه (ره) در منتهی نقل کردیم یعنی مشهور نیز همان سه بار شستن را مطرح کرده‏اند لکن گفته‏اند شستن اول به وسیله خاک است و این همان مطلبی است که مرحوم سید (ره) نیز به آن اشاره کرده است.

مرحوم سید (ره) فرموده: «التعفیر بالتراب مرّة و بالماء بعده مرّتین»[3]؛ ابتدا یک مرتبه خاک‏مالی کنید سپس دو بار با آب بشویید.

این نظر مشهور را صاحب جواهر (ره) نیز مطرح کرده است.[4] همچنین مرحوم حاج آقا رضا همدانی (ره) نیز همین مطلب را به مشهور علمای ما نسبت داده و فرموده است: «و يغسل الإناء من ولوغ الكلب ثلاثا أولاهنّ بالتراب على الأصحّ فذهب الأكثر كما في المدارك بل المشهور كما في الجواهر إلى ما عرفت».[5]

شیخ مفید (ره) نیز معتقد است ظرفی که به ولوغ سگ، متنجّس شده است باید سه بار شسته شود لکن با این تفاوت که شستن وسط(شستن دوم)، خاکمالی باشد.

عبارت شیخ مفید این است: «و إذا ولغ الكلب في الإناء وجب أن يهراق ما فيه و يغسل ثلاث مرات، مرتين منها بالماء و مرة بالتراب تكون في أوسط الغسلات الثلاث ثم يجفف و يستعمل».[6]

دلیل مشهور بر اینکه شستن اول باید به وسیله خاک باشد

اولین و مهمترین دلیلی که می‏شود به آن استناد کرد صحیحه ابی العباس البقباق است.

عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ فَلَمْ أَتْرُكْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَقَالَ: «لَا بَأْسَ بِهِ» حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْكَلْبِ فَقَالَ: «رِجْسٌ نِجْسٌ لَا تَتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِكَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ».[7]

اینکه امام صادق (ع) فرموده است «اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ» حاکی از این است که بار اول با تراب بشوی و سپس دو بار با آب بشوی. این در حقیقت همان نظر مشهور شد که سه بار شستن را بیان کرده بودند که البته کلمه غسل مجازاً در تراب بکار برده شده است.

این روایت از دو طریق نقل شده است؛ اول نقلی که محقق (ره) در معتبر آورده است که تعبیرش همین «اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثمَّ بالماء مرتين» است و دوم نقلِ غیر محقق است که کلمه «مرّتین» را ذکر نکرده است.

این نقل (نقل محقق در معتبر) دقیقاً تضمین کننده نظر مشهور است اما اگر نقل محقق (ره) در کار نباشد این روایت نمی‏تواند مستند مشهور قرار بگیرد چون در نقل غیر محقق، لفظ مرّتین وجود ندارد. عبارت اینگونه است: «اغسله بالتراب اول مرة ثم بالماء».

صاحب مدارک (ره) گفته است که روایت ابی العباس بقباق به این شکل است: «ثم بالماء» نه «ثم بالماء مرتین» و لذا ناسخ اشتباه کرده و کلمه «مرتین» را اضافه کرده است و الا «مرّتین» در کار نبوده است. معنای این حرف این است که اگر کلمه «مرتین» نداشته باشد اطلاق روایت، اکتفاء به مرة را اقتضا می‏کند یعنی «اول مرة بالتراب ثم بالماء» و چون «ثم بالماء» اطلاق دارد در نتیجه یک بار شستن نیز کفایت می‏کند. نتیجه اینکه طبق این نقل که «مرتین» نباشد ظرفی که به ولوغ کلب، متنجّس شده است با دو بار شستن پاک می‏شود که بار اول خاکمالی و بار دوم شستن با آب است.

نکته‏ای که به ذهن می‏رسد این است که با توجه به کلام علامه (ره) در منتهی، کلام شهید (ره) در ذکری و کلام بعضی از بزرگان دیگر که بر تعدد غسل، ادعای اجماع کرده‏اند، یک بار شستن کافی نیست در نتیجه اینکه گفته شود نقل محقق (ره) در معتبر [ذکر کلمه «مرتین»] سهو القلم بوده و ناسخ آن را از خودش اضافه کرده است بعید به نظر می‏رسد.

بر فرض که نقل محقق در معتبر که «مرتین» را آورده بود مورد خدشه واقع شود و گفته شود برای اثبات تعدد غَسل نمی‏توان به صحیحه بقباق تمسک کرد، عرض می‏کنیم که بر فرض که صحیحه بقباق مورد خدشه واقع شود لکن موثقه عمار برای اثبات مدعا (تعدد غَسل) کفایت می‏کند؛

عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْكُوزِ وَ الْإِنَاءِ يَكُونُ قَذِراً كَيْفَ يُغْسَلُ وَ كَمْ مَرَّةً يُغْسَلُ قَالَ: «يُغْسَلُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ يُصَبُّ فِيهِ الْمَاءُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ ذَلِكَ الْمَاءُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ».[8]

بر فرض که گفته شود که نقل محقق (ره) درست نیست که فرموده: «ثم بالماء مرتین» بلکه نقل غیر محقق که فرموده: «اغسله بالتراب مرة ثم بالماء» صحیح است و این هم اطلاق دارد لذا یک بار شستن با آب نیز کفایت می‏کند، لکن عرض می‏کنیم این اطلاق را با موثقه عمار تقیید می‏زنیم [چون کسی در سند روایت بقباق که محقق (ه) آن را نقل کرده است، خدشه نکرده است لکن بعضی گفته‏اند که کلمه «مرّتین» در اصل روایت نیامده و ناسخ آن را اضافه کرده است]، پس بر فرض که روایت بقباق مطلق باشد، عرض می‏کنیم که اطلاق این روایت به وسیله موثقه عمار تقیید می‏خورد و این موثقه «ثم بالماء» را تفسیر می‏کند و می‏گوید مراد این است که سه بار شسته شود لکن یک مرتبه از آن مراتب سه‏گانه با خاک باشد [در روایت غَسل به تراب آمده که مسامحة کلمه غسل درباره تراب نیز به کار رفته است] و دو مرتبه دیگر با آب شسته شود. پس موثقه عمار روایت بقباق را تقیید می‏زند و بیان می‏کند که یک بار شستن کافی نیست بلکه سه بار باید شسته شود.

اشکال: در روایت عمار گفته شده است که سه بار شسته شود حال آنکه ما گفتیم یکی از آن مراتب این است که به وسیله خاک، خاک‏مالی می‏شود، سؤال این است که «غسل بالتراب» چگونه به دست می‏آید؟

پاسخ: موثقه عمار مقیدِ روایت بقباق است من جهةٍ [یعنی سه بار شستن را برای ما ثابت می‏کند] و روایت بقباق نیز مقیدِ موثقه عمار است من جهةٍ آخر و آن اینکه «غسل بالتراب» را برای ما درست می‏کند.

خلاصه: خلاصه اینکه اگر نقل محقق را درباره روایت بقباق اخذ کنیم مشکلی پیش نمی‏آید چون در نقل محقق کلمه «مرتین» ذکر شده و «غسل بالتراب» را نیز دارد لذا هم تعدد شستن با آب ثابت می‏شود و هم غَسل به تراب. بر فرض که نقل محقق را کنار بگذاریم و بگوییم «مرتین» در روایت نیامده است عرض می‏کنیم که اطلاق «ثم بالماء» را با موثقه عمار تقیید می‏زنیم لذا باز هم یک بار شستن کفایت نمی‏کند و باید سه بار شسته شود که یک بار آن با خاک باشد و اگر گفته شود که در روایت عمار به شستن با خاک اشاره‏ای نشده است، عرض می‏کنیم که «غَسل بالتراب» را از روایت بقباق استفاده می‏کنیم و این روایت از این جهت (غَسل بالتراب) موثقه عمار را تقیید می‏زند، لذا ظرفی که به ولوغ سگ متنجّس شده است سه مرتبه باید شسته شود که یک بار آن با خاک باشد و بالمجاز و المسامحه به تراب نیز غسل گفته می‏شود.                                       «والحمد لله رب العالمین»



[1]. حلّى، علامه، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى‌، منتهى المطلب في تحقيق المذهب‌، ج 3، ص334.

[2]. حلّى، محقق، نجم الدين، جعفر بن حسن‌، المعتبر في شرح المختصر‌، ج1، ص 458.

[3]. العروة الوثقی، ج1، ص110.

[4]. جواهرالکلام، ج6، ص356.

[5]. همدانى، آقا رضا بن محمد هادى‌، مصباح الفقيه‌، ج8، ص399.

[6]. المقنعه، ص 65 و 68.

[7]. وسائل الشیعة، ج1، ابواب الأسار، باب1، ص226، ح4.

[8]. همان، ج3، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب53، ص 497، ح1.

Please publish modules in offcanvas position.