احکام النجاسة 93/10/14

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: احکام النجاسة                                                             تاریخ: 14 دی 1393

موضوع جزئی: فصلٌ فی ما یعفی عنه فی‏ الصلاة- ثوب المربیّةِ للصبی        مصادف با: 12 ربیع‏الاول 1436

سال: ششم                                                                                                                          جلسه: 36

 

 

 

 

 

 

 

 «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته

بحث در مورد نجاساتی بود که در نماز معفو است. تا کنون چهار مورد از این موارد تفصیلاً مورد بحث قرار گرفت. مورد پنجم لباس تربیت کننده بچه است که دو دلیل بر معفو بودن این مورد ذکر شده است؛ یکی شهرت و اجماع و دیگری روایت ابی حفص، ولی دلیل اول (اجماع) مردود است چون مدرک این اجماع، روایت است و اجماعی که مستند به روایت باشد، حجت نیست.

مهمترین دلیل، روایت أبی حفص است: عَنْ أَبِي حَفْصٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنِ امْرَأَةٍ لَيْسَ لَهَا إِلَّا قَمِيصٌ وَ لَهَا مَوْلُودٌ فَيَبُولُ عَلَيْهَا كَيْفَ تَصْنَعُ؟ قَالَ: «تَغْسِلُ الْقَمِيصَ فِي الْيَوْمِ مَرَّةً»[1]؛ ابی حفص گفت که از امام صادق (ع) درباره زنی سؤال شد که یک لباس بیشتر ندارد و بچه‏ای دارد که روی لباسش بول می‏کند، وظیفه‏اش چیست؟ حضرت (ع) فرمود: «لباسش را روزی یک مرتبه بشوید و در آن نماز بخواند.»

دلالت این روایت تمام است، ولی سند آن ضعیف است. اما عمل اصحاب، ضعف سندی این روایت را جبران می‏کند.

مرحوم سید (ره) فرمود: «اُمّاً كانت أو غيرها متبرّعة أو مستأجرة، ذكراً كان الصبي أو أنثى و إن كان الأحوط الاقتصار على الذكر، فنجاسته معفوّة بشرط غسله في كلّ يوم مرّة، مخيّرة بين ساعاته و إن كان الأولى غسله آخر النهار لتصلّي الظهرين و العشاءين مع الطهارة أو مع خفّة النجاسة.»[2]

در رابطه با این بخش از کلام مرحوم سید (ره) چند مطلب وجود دارد که باید بررسی شود:

مطلب اول: آیا حکم عفو نسبت به لباس تربیت کننده بچه که با بول بچه نجس شده است، مختص مادر بچه است یا غیر مادر را هم شامل می‏شود؟

نظر آقای خویی (ره)

مرحوم آقای خویی (ره) معتقد است که نجاست لباس تربیت کننده بچه در صورتی معفو است که تربیت کننده بچه، مادرش باشد.

دلیل آقای خویی (ره)

در روایتِ أبی حفص آمده است: «سُئِلَ عَنِ امْرَأَةٍ لَيْسَ لَهَا إِلَّا قَمِيصٌ وَ لَهَا مَوْلُودٌ فَيَبُولُ عَلَيْهَا»، لذا از کلمه «امرأة» فهمیده می‏شود که مقصود از تربیت کننده، مادر بچه می‏باشد و دایه و امثال آن را شامل نمی‏شود و مدارِ عفو، تربیتِ مولودیست که در دامن مادر متولد شده و رُشد کرده است و سرایت دادن حکم عفو از مادرِ بچه به غیر مادرش اشکال دارد چون قید «و لها مولودٌ» در روایت ذکر شده است و این قید حکایت دارد از اینکه زنی که بچه را تربیت می‏کند، باید مادر بچه باشد تا نجاست لباسش معفو باشد و غیر مادر را شامل نمی‏شود.

اشکال: مرحوم آقای خویی (ره) اشکالی را مطرح کرده و از آن پاسخ داده است و آن اینکه ممکن است کسی بگوید که «لام» در عبارت «و لها مولودٌ» برای اختصاص است و برای ثبوتِ اختصاص کفایت می‏کند، یعنی همین که زنی تربیت کننده بچه باشد، کفایت می‏کند لذا فرقی نمی‏کند که تربیت کننده بچه مادرش باشد یا غیر مادرش باشد.

پاسخ: درست است که «لام» در لغت برای مطلق اختصاص به کار رفته است، ولی در اینجا از روایت أبی حفص مطلق اختصاص فهمیده نمی‏شود، بلکه ظاهر روایت این است که به مادر بچه اختصاص دارد چون مادر بچه را به وجود آورده است. پس «لام» در «لها مولودٌ» برای اختصاص است، ولی قید «مولود» که در اینجا ذکر شده است حاکی از این است که تربیت کننده بچه باید مادرش باشد و غیر مادر را شامل نمی‏شود.

بنابراین، اگر شک باشد که آیا «امرأة» که در روایت أبی حفص ذکر شده است، منحصر به مادر بچه است یا اعم از مادر و غیر مادر است، به قدر متیقن اکتفا می‏شود و قدر متیقن فقط مادرِ بچه را شامل می‏شود و برای تعدی از مادر به غیر مادر دلیل نیاز است و فرض این است که دلیلی نیست.

همچنین با توجه به قید «و لها مولود» که در این روایت (روایت ابی حفص) آمده است، عفو نسبت به لباس تربیت کننده بچه، شامل مادربزرگ بچه نیز نمی‏شود، یعنی اگر مادربزرگ بچه نیز متکفل تربیت بچه باشد و یک لباس هم بیشتر نداشته باشد و لباسش به وسیله بول بچه نجس شود، معفو نخواهد بود چون «و لها مولود» ظهور دارد در اینکه بچه از آن زن متولد شده باشد لذا فقط مادر بچه را شامل می‏شود و غیر مادر را شامل نمی‏شود.

بله! اگر تعبیر «ولد» در روایت آمده بود امکان داشت که مادر بزرگ را نیز شامل شود و نوه نیز «ولد» محسوب ‏گردد.

نظر استاد

عرف، خصوصیت مادر بودن را از باب تنقیح مناط و ملاک، ملغی می‏داند چون فلسفه عفو نسبت به نجاست لباس تربیت کننده بچه رفع سختی و دشواری است زیرا تربیت کننده بچه وقتی یک لباس بیشتر ندارد، نمی‏تواند که مرتب و پشت سر هم لباسش را بشوید. پس ملاک شارع برای عفو از نجاست چنین لباسی، رفع مشقت و سختی است. آیت الله فاضل لنکرانی (ره) و سایر بزرگان نیز به این ملاک اشاره کرده‏اند لذا گفته نمی‏شود که تربیت کننده بچه حتماً باید مادر بچه باشد.

بنابراین، ملاک روی عُسر و مشقت رفته است و مادر بودن ویژگی خاصی ندارد تا گفته شود که فقط مادر بچه را شامل می‏شود؛ هر چند غالباً بچه در دامن مادر تربیت می‏شود و رشد می‏کند، لکن نمی‏توان حکم عفو را مختص مادرِ بچه دانست. بنابراین، به نظر می‏رسد که حکم عفو، غیر مادرِ بچه را نیز شامل می‏شود.

صاحب جواهر نیز قائل به تعمیم شده است و معتقد است که عفوِ نجاست لباس تربیت کننده بچه، به مادرِ بچه اختصاص ندارد و غیر مادر را هم شامل می‏شود زیرا مادر بودن، ملغی است و ملاک در عفو، رفع مشقت و سختی بوده است لذا این امتنان از طرف شارع (رفع عُسر و مشقت)، منحصر به مادر نیست و غیر مادر را هم در بر می‏گیرد.[3]

مطلب دوم: آیا عفو از نجاستِ لباس تربیت کننده بچه فقط شامل بول پسر بچه می‏شود یا بول دختر بچه را نیز شامل می‏شود؟

علما در رابطه با اینکه آیا عفو فقط شامل بول پسر بچه می‏شود یا بول دختر بچه را نیز شامل می‏شود، اختلاف دارند که به اقوال آنها اشاره می‏شود.

مرحوم محقق حلی (ره) در شرایع، محقق ثانی و آیت الله خویی (ره) معتقدند که حکم عفو فقط شامل پسر بچه می‏شود.

محقق ثانی (ره) فرموده است: «مورد الرواية- عن الصادق عليه السلام- "مولود" و المتبادر منه الصبي و هكذا فهم الأصحاب»[4]؛ متبادر از کلمه «مولود» که در روایت به کار رفته است، «صبی»، یعنی پسر بچه است و اصحاب نیز همین را فهمیده‏اند، یعنی منظور از «مولود» پسر بچه است.

مرحوم آیت الله خویی (ره) نیز معتقد است که حکم عفو فقط شامل پسر بچه می‏شود چون متبادر از کلمه «مولود» که مذکر است، «صبی» می‏باشد و این‏گونه نیست که عفو، هم شامل مذکر و هم شامل مؤنث بشود و در موارد مشکوک نیز باید به قدر متیقن که مذکر است، اکتفا شود زیرا عفو، خلاف قاعده است [قاعده این است که هر چیزی که نجس است، باید شسته شود]. پس به قدر متیقن (پسر بچه) اکتفا می‏شود.

اما در مقابل، شهید اول (ره)، شهید ثانی (ره)، محقق ثانی (ره) و صاحب مدارک معتقدند که حکم عفو علاوه بر اینکه شامل پسر بچه می‏شود، دختر بچه را نیز شامل می‏شود.

شهید اول (ره) فرموده است: «و الأولى: دخول الصبية للمشقة و لأن السؤال عن مولود»[5]؛ اولی این است که دختر بچه نیز داخل است [حکم عفو شامل بول دختر بچه نیز می‏شود]، به خاطر مشقت [که بر شستن لباس مترتب می‏شود] و به خاطر اینکه سؤال از «مولود» است [کلمه «مولود» اسم جنس است لذا اعم از پسر بچه و دختر بچه است].

شهید ثانی فرموده است: «لا فرق هنا بين الصبي و الصبية لأن مورد الرواية المولود و هو شامل لهما»[6]؛ فرقی بین پسر بچه و دختر بچه نیست چون مورد روایت «مولود» است [که اسم جنس است] و شامل هر دو (پسر بچه و دختر بچه) می‏شود.

محقق ثانی [هر چند گفته بود که فهم اصحاب این است که متبادر از کلمه «مولود»، صبی می‏باشد،] فرموده است: «و لا يبعد أن يقال بشمول الحكم الصبية لصدق المولود عليها»[7]؛ بعید نیست که گفته شود که حکم عفو شامل دختر بچه نیز می‏شود چون کلمه «مولود» بر دختر بچه نیز صادق است. «لایبعد» فتواست لذا فتوای ایشان این است که حکم عفو شامل دختر بچه نیز می‏شود.

صاحب مدارک فرموده است: «ثم إن قلنا بالعفو فينبغي القطع بعدم الفرق بين الصبي و الصبية لشمول اسم المولود لهما»[8]؛ اگر قائل به عفو شدیم سزاوار است که به عدم فرق بین پسر بچه و دختر بچه یقین پیدا کنیم چون «مولود» شامل هر دو می‏شود.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. وسائل الشیعة، ج3، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب 4، ص399، ح1.

[2]. العروة الوثقی، ج1، ص105- 106.

[3]. جواهر الکلام، ج6، ص238-239.

[4]. عاملى، كركى، محقق ثانى، على بن حسين‌، جامع المقاصد في شرح القواعد‌، ج1، ص175.

[5]. شهید اول، ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة،‌ ج1، ص139.

[6]. مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام‌، شهید ثانی، ج1، ص127.

[7]. عاملى، كركى، محقق ثانى، على بن حسين‌، جامع المقاصد في شرح القواعد‌، ج1، ص175.  

[8]. عاملى، محمد بن على موسوى،‌ مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام‌، ج2، ص355.

Please publish modules in offcanvas position.