الصلاة فی النجس 92/12/06

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکام النجاسةتاریخ: 6 اسفند 1392
موضوع جزئی:الصلاة فی النجسمصادف با: 25 ربیع الثانی 1435

سال:پنجم                                                                                                                            جلسه: 59

 

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

مرحوم صاحب جواهر(ره) یک وجه جمعی را برای جمع بین روایات متعارضی که ذکر شد، مطرح کرد به این نحو که روایات متقدمه که قائل بر عدم اعادهبود بر عدم اعاده در خارج وقت حمل شود و روایاتی که بر وجوب اعاده دلالت داشتبر اعاده در وقت حمل شود.شاهد این جمع هم اجماع بود اما ما عرض کردیماجماع ادعا شده مدرکی است لذا معتبر نمی‏باشد.

عرض کردیم ما روایتی داریم کهاطلاق و ظهور دارد و اطلاق به منزله نص است و شاهد این روایت در مورد شخص جاهل به موضوع است که نه اعاده لازم دارد نه قضا، لذا گفتیم جمعی که از طرف صاحب جواهر(ره) مطرح شده صحیح نیست.

روایت دیگر عبارت است از:

ﻋَﻦْﻣُﺤَﻤﱠﱠﺪِﺑْﻦِﻣُﺴْﻠِﻢٍﻋَﻦْﺃَﺣَﺪِﻫِﻤَﺎ(ع)ﻗَﺎﻝ:ﺳَﺄَﻟْﺘُﻪُﻋَﻦِﺍﻟﺮﱠﱠﺟُﻞِﻳَﺮَﻯﻓِﻲﺛَﻮْﺏِﺃَﺧِﻴﻪِﺩَﻣﺎًﻭَﻫُﻮَﻳُﺼَﻠﱢﱢﻲﻗَﺎﻝَ:«ﻟَﺎﻳُﺆْﺫِﻧْﻪُﺣَﺘﱠﱠﻰﻳَﻨْﺼَﺮِﻑَ»[1]مورد روایت در مورد شخصی است که خونی را در لباس برادرش می‏بیند در حالی که آن شخص نماز می‏خواند، حضرت (ع) فرمودند: به او اعلام نکند تا از نماز فارغ شود.

کیفیت استدلال به این روایت:

کلمه «ﺣَﺘﱠﱠﻰﻳَﻨْﺼَﺮِﻑَ» غایت است و این اعلام بعد از پایان نماز است، یعنی نمازش درست است و نیاز به اعاده نیست، لذا عدم اعاده که از این روایت استفاده می‏شود رانمی‏توان به خصوص خارج وقتحمل کرد،پس اعاده نیاز نیست چه در وقت و چه در خارج وقت.

بعضی جمع صاحب جواهر را درست دانسته‏اند اما خودشان روش دیگری را برای جمع ذکر کرده‏اند ولی نتیجه جمع همان حرف صاحب جواهر است. آنها روایات را سه دسته دانسته‏اند به این نحو که:

دسته اولمی‏گوید: اعاده مطلقا لازم نیست.

دسته دوم می‏گوید: اعاده مطلقا لازم است.

دسته سوم می‏گوید: در خارج وقت قضا لازم نیست.

بین دسته اول و دسته دوم تباین وجود دارد و همین که ما دسته دوم را مقید به دسته سوم کردیم یعنی روایاتی که می‌گوید اعاده لازم است (مثل روایت وهب عبد ربه و روایت ابی بصیر) که ظاهرش اطلاق بود را مقید می‌کنیم به روایت عیص بن القاسم که می‌گوید در خارج وقت قضا لازم نیست، یعنی روایات قسمت دوم از باب جمع بین مطلق و مقیدبه وسیله روایت قسمت سوم تقیید می‌خورد در نتیجه نسبت از تباین به عموم مطلق می‏رسد این تباین که بین روایات قسمت اول و قسمت دوم بود تغییر می‏کند به خاطر اینکه وقتی روایات قسمت دوم با قسمت سوم تقیید می‏خورد دیگر لحن روایات قسمت دوم این نیست که اعاده لازم است مطلقا چون روایات قسمت سوم می‏گوید اعاده در خارج وقت لارم نیست. در نتیجه روایات قسمت دوم که می‏گوید اعاده لازم است در داخل وقتمنحصر می‏شود. در نتیجه طائفه اولی بر عدم وجوب قضا در خارج وقت حمل می‏شود.

قسمت اول: مطلقا اعاده لازم نیست.

قسمت دوم: مطلقا اعاده لازم است.

قسمت سوم: در خارج وقت قضا لازم نیست.

نتیجه حمل: اعاده در خارج وقت لازم است و قضا در خارج وقت لازم نیست.

اشکال:

روایت عیص بن القاسم بر اینکه قضا در خارج وقت لازم نیستدلالت ندارد.

عَنِ الْعِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ رَجُلٍ صَلَّى فِي ثَوْبِ رَجُلٍ أَيَّاماً ثُمَّ إِنَّ صَاحِبَ الثَّوْبِ أَخْبَرَهُ أَنَّهُ لَا يُصَلَّى فِيهِ قَالَ:«لَا يُعِيدُ شَيْئاً مِنْ صَلَاتِه‏».[2]

معنی«لَا يُعِيدُ شَيْئاً مِنْ صَلَاتِه»عدم وجوب قضا در خارج وقت نیست بلکه مطلق است چه در خارج وقت باشد و چه در داخل وقت.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. وسائل الشیعه ج 2 کتاب طهارت باب 40 از ابواب نجاسات حدیث 1

[2]. وسائل الشیعة، ج 2، کتاب الطهارة، باب 40 من ابواب النجاسات، حدیث6.

Please publish modules in offcanvas position.