درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: احکام النجاسة تاریخ: 19 بهمن 1392 سال: پنجم جلسه: 51 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
خلاصه جلسه گذشته:
در فصل جدیدی که تحت عنوان «الصلاة فی النجس» مطرح شد به دو فرع اشاره کردیم:
فرع اول: خواندن نماز در لباس نجس عمداً و عالماً، موجب بطلان است
فرع دوم: اگر شخص به خاطر جهل به حکم در لباس یا بدن نجس نماز بخواند نمازش باطل است؛ مثلاً اگر شخص نداند عرق جنب از حرام موجب بطلان نماز است و با عرق جنب از حرام نماز خواند نمازش باطل است.
عرض کردیم جاهل بر دو قسم است؛ جاهل قاصر و جاهل مقصر.
جاهل مقصر هم بر دو قسم است: جاهل مقصر آگاه و جاهل مقصر غافل که در هر دو صورت (جاهل مقصر آگاه و غافل) نماز باید اعاده شود.
حکم جاهل مقصر آگاه: اگر حین عمل مردد بین صحت و بطلان نماز باشد حال که علم به بطلان پیدا کرد باید نمازش را اعاده کند.
حکم جاهل مقصر غافل: با توجه به اینکه هنوز ذمهاش مشغول است به قاعده اشتغال رجوع میکند؛ چون «الاشتغال الیقینی یستدعی البرائة الیقینی» لذا باید نمازش را اعاده کند.
کلام مرحوم آیت الله خویی(ره):
رَوَى زُرَارَةُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: «لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ».[1] مرحوم آیت الله خویی(ره) می فرمایند: مقصود از طهارت مذکور در این روایت، طهارت از حدث است نه طهارت از خبث. ایشان میفرماید: اگر چه این حدیث میتواند شامل جاهل مقصر شود (یعنی نیاز به اعاده ندارد)؛ زیرا شک در طهارت یکی این پنج مورد مذکور در روایت فوق است که نماز باید اعاده شود لذا جاهل مقصر هم باید نمازش را اعاده کند ولی چون مقصود از طهارت در این روایت، طهارت از حدث لکن طهارت مورد بحث ما طهارت خبثی است نماز شخص جاهل مقصر نیاز به اعاده ندارد.
مرحوم آقای خویی (ره) میفرماید: اگر گفته شود حدیث لاتعاد شامل ناسی و جاهل قاصر هم می شود عرض میکنیم ما ادله داریم که دلالت میکند بر اینکه نماز با خبث باطل است و لازم میآید ادلهای را که بر منع صلاة با نجاست دلالت دارد تخصیص بزنیم. اگرهم گفته شود این روایت شامل جایی میشود که انسان بخواهد عالماً و عامداً با لباس یا بدن نجس نماز بخواند میگوییم: خیلی نادر است کسی بخواهد عالماً و عامداً با لباس یا بدن نجس نماز بخواند و بعید است که این همه روایات شامل مورد نادر باشد پس نمیشود به اطلاق حدیث لاتعاد تمسک کرد و گفت شامل ناسی و جاهل قاصر و مقصر هم میشود و تخصیص این روایت به فرد نادر درست نیست.
نتیجه: در مورد جاهل مقصر به حدیث لاتعاد تمسک میشود ولی این حدیث غیر او را شامل نمیشود و این حدیث صلاحیت برای تخصیص ادله مانعهای که میگوید نماز خواندن با لباس و بدن نجس جائز نیست ندارد بلکه باید جاهر مقصر را از اطلاق این حدیث خارج کنیم و آنرا تحت ادله مانعه قرار دهیم.
اشکال: حدیث لاتعاد اطلاق دارد و اطلاق آن علاوه بر طهارت از حدث، طهارت از خبث را هم شامل میشود، لذا این گونه نیست که این حدیث فقط طهارت از حدث را شامل شود.
پاسخ: ما روایاتی داریم که دلالت بر منع نماز با نجاست میکند و بعید است که همه این روایات شامل مورد نادری مثل این مورد باشد که شخص عالماً و عامداً با لباس یا بدن نجس نماز بخواند، پس نمیشود به اطلاق حدیث لاتعاد عمل تمسک کرد و گفت شامل ناسی و جاهل قاصر و مقصر هم میشود و تخصیص این روایات به فرد نادر (شخص عامداً و عالماً با لباس یا بدن نجس نماز بخواند) درست نیست.
«والحمد لله رب العالمین»