تفسیر سوره بقره ایه 48 مورخ 95/11/20

                            

درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                                                 تاریخ: 20 بهمن 1395

موضوع جزئی: تفسیر آیه 48                                               مصادف با: 10 جمادیالاول 1438

سال تحصیلی: 96-95                                         جلسه: 113                                                       

 

«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

ادامه تفسیر آیه 48: «وَ اتَّقُوا يَوْماً لاَ تَجْزِي نَفْسٌ  عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَ لاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ يُنْصَرُونَ» ؛ و از آن روز بترسيد كه كسى مجازات ديگرى را نمى‌پذيرد و نه از او شفاعت پذيرفته مى‌شود و نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه يارى مى‌شوند.

شبهات مطرح شده در رابطه با «شفاعت»

بخشی از افراطیها به نام وهابیت، «شفاعت» را نوعی شرک و انحراف از آیین توحید تصور میکنند که اینها نه تنها در مقابل شیعه، بلکه در مقابل اهل سنت نیز موضع گرفتهاند و گروهی از اهل سنت را که معتقد به شفاعتند، مشرک میدانند. وهابیون میگویند که هیچ کس حق ندارد که از پیامبر اکرم (ص) شفاعت طلب کند و تعابیری که در ادعیهای، مثل دعای توسل، مبنی بر توسل و شفاعت جستن به معصومین (ع) وارد شده است را زیر سؤال میبرند و آن را شرک میدانند و برای مدعای خود به آیات قرآن استناد میکنند که آیه ذیل از جمله آن آیات است:

«وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» ؛ و اينكه مساجد از آن خداست. پس هيچ كس را با خدا نخوانيد!

گفتهاند که عبارت «فلا تدعوا مع الله أحدا»، حاکی از این است که توسل جستن به غیر خدا جایز نیست.

محمدبنعبدالوهاب در رساله کشف الشبهات گفته است که اگر کسی بگوید که ما میدانیم که خداوند متعال به پیامبر (ص) مقام شفاعت را بخشیده است و پیامبر (ص) به إذن خداوند میتواند شفاعت کند و ما به این اعتبار، پیامبر (ص) را شفیع قرار میدهیم و از او تقاضای شفاعت میکنیم، این شرک است چون درست است که خداوند به پیامبر (ص) مقام شفاعت را داده است، اما خداوند متعال از توسل جستن به دیگران نهی کرده است. بنابراین، پیامبر (ص) را شفیع قرار دادن جایز نیست و شِرک است.

در جای دیگری گفتهاند که مشرکان عصر ما از مشرکان عصر جاهلیت بدترند زیرا مشرکین زمان جاهلیت هنگام آرامش بتها را عبادت میکردند و هنگام سختی به سراغ بتها نمیرفتند [«فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ» ؛ هنگامى كه سوار بر كشتى شوند، خدا را با اخلاص مى‌خوانند (و غير او را فراموش مى‌كنند)، امّا هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد، باز مشرك مى‌شوند!]، اما مشرکین عصر حاضر در حالت آرامش و سختی به غیر خدا متوسل میشوند. بنابراین، مشرکین عصر حاضر از مشرکین عصر جاهلیت بدترند [لذا به محض اینکه شیعهای را ببینند، او را مشرک خطاب میکنند] .

بنابراین، وهابیت در رد مسأله «شفاعت» بر دو نکته تأکید دارد؛ اول، مقایسه مسلمانان طرفدار شفاعت با مشرکان زمان جاهلیت و دوم، اینکه گفتهاند که قرآن صراحتاً از پرستش و عبادت غیر خداوند متعال نهی کرده است لذا توسل به غیر خداوند متعال و تقاضای شفاعت، یک نوع عبادت و پرستش غیر خداست و شرک محسوب میشود لذا جایز نیست.

پاسخ از شبهه مذکور

در رابطه با مقایسه بتپرستان با مسلمانانی که انبیاء (ع) و اولیای الهی را شفیع قرار میدهند، عرض میشود که این مقایسه صحیح نیست.

اولاً: خودِ خدای متعال مقام شفاعت را برای فرشتگان، انبیاء (ع)، معصومین (ع) و اولیاء الهی اثبات کرده است، لکن قید «إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»، در آیه شریفه «وَ لاَ تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ...» ، حاکی از این است که وقتی انسان پیامبر (ص) و امام (ع) را شفیع قرار میدهد، با إذن و اجازه خداوند متعال او را شفیع قرار میدهد و انجام کاری با إذن الهی خروج از مدار توحید نیست تا گفته شود که شرک است و جایز نیست. بنابراین، در پاسخ از شبهه مذکور، عرض میشود که شفیع قرار دادن انبیاء (ع) و اولیاء الهی با إذن خداوند تبارک و تعالی مستند به کلام خداوند تبارک و تعالی است و شرک محسوب نمیشود و آیه مورد استشهاد وهابیون [«وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» ]، ناسخ آیه «وَ لاَ تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ...» و امثال این آیه نیست تا گفته شود که شفیع قرار دادن دیگران شرک است و جایز نیست.

وقتی فرزندان حضرت یعقوب (ع) او را شفیع قرار دادند و گفتند که ما را ببخش و برای ما طلب آمرزش کن، حضرت (ع) آنها را از این کار منع نکرد و نگفت که شما مشرک شدهاید: «قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ* قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» ؛ گفتند که پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطاكار بوديم! گفت که به زودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‌طلبم، كه او آمرزنده و مهربان است! 

ثانیاً: شباهتی بین بتپرستان و خداپرستان معتقد به شفاعت وجود ندارد چون بتپرستان بتها را عبادت میکردند و بت را در مقابل خدا به عنوان شفیع قرار میدادند، در حالی که مسلمانان معتقد به شفاعت، شفاعت کننده را در مقابل خدا قرار نمیدهند، بلکه درخواست آنها مبتنی بر این است که شفاعت کننده در پیشگاه خداوند متعال، شفیع آنها شود، یعنی شفاعت کننده واسطه بین او و خدا شود و از خدا بخواهد که او را ببخشد، یعنی انسان برای جلب توجه خداوند متعال کسانی را که خودِ خداوند اجازه داده است، شفیع قرار میدهد.

ثالثاً: اینکه گفته شد که شفاعت نیز مثل بتپرستی، نوعی عبادت و پرستش است لذا جایز نیست، صحیح نیست چون بتپرستان اساساً مؤثر اصلی را بت میدانستند و میگفتند که بتها در سرنوشت ما تأثیر دارند، در حالی که مسلمانانی که معتقد به شفاعتند، تمام تأثیر را از جانب خدا میدانند، لکن میگویند برای اینکه خداوند متعال تمام تأثیر را انجام دهد، کسانی را که خداوند اجازه داده است، شفیع قرار میدهیم تا نظر خداوند متعال را نسبت به آمرزش ما جلب نمایند.

اما در رابطه با نهی خداوند متعال از عبادت غیر او و اینکه چون تقاضای شفاعت از غیر خدا، نوعی عبادت و پرستش غیر خدا است لذا جایز نیست، عرض میشود که هر کرنش و تواضعی در مقابل غیر خدا، عبادت نیست، بلکه عبادت تعریف خاص خودش را دارد لذا چند تعریف برای عبادت مطرح شده است که فقط یک تعریف پذیرفته شده است. بنابراین، تفسیر عبادت به هر گونه خضوع و تواضع صحیح نیست زیرا خضوع و تواضع یک نوع احترام نسبت به شخص مورد نظر محسوب میشود و عبادت نیست. همچنین، پیروی منطقی از کسی نیز عبادت محسوب نیست؛ کما اینکه در یک سازمان، کارمندان از رئیس خود تبعیت و پیروی میکنند که این رعایت سلسله مراتب است و عبادت نیست.

بنابراین، هر تواضع و خضوعی عبادت نیست، بلکه آخرین حد تواضع و خضوع، عبادت محسوب میشود که یکی از مصادیق بارز آن سجده کردن است چون سجده آخرین حد تواضع و خضوع در مقابل ذات کبریایی باریتعالی محسوب میشود لذا سجده کردن در مقابل مضجع شریف امامان و امامزادگان (ع)، اگر به نیت سجده برای آن امام (ع) یا امامزاده (ع) باشد، صحیح نیست چرا که نهایت خضوع جز در مقابل خداوند متعال صحیح نیست، ولی اگر سجده برای خداوند متعال و به قصد شکر خداوند متعال جهت توفیق زیارت باشد، اشکالی ندارد.

نتیجه اینکه مقایسه مسلمانان با مشرکان و بتپرستان، قیاس معالفارق است و صحیح نیست چرا که بتپرستان تمام تأثیر را از جانب بتها میدانند، ولی مسلمانان تمام تأثیر را از جانب خداوند متعال میدانند، لکن برای اینکه خداوند متعال تمام تأثیر را انجام دهد، کسانی را که خداوند اجازه داده است، شفیع قرار میدهند تا نظر خداوند متعال را نسبت به آمرزش آنان جلب نمایند.

«والحمد لله رب العالمین»

Please publish modules in offcanvas position.