متوکلین در کلام جبرئیل 94/09/04

عن رسول الله (ص) قال لجبرائیل: «وَمَا التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ؟»؛ قَالَ: «الْعِلْمُ بِأَنَّ الْمَخْلُوقَ لَايَضُرُّ وَ لَايَنْفَعُ وَ لَايُعْطِي وَ لَايَمْنَعُ وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ لَايَعْمَلُ لِأَحَدٍ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْيَرْجُ وَ لَمْيَخَفْ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْيَطْمَعْ فِي أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ فَهَذَا هُوَ التَّوَكُّل».[1]

پیامبر اکرم (ص) از جبرئیل امین (ع) پرسید که حقیقت توکل چیست؟ جبرئیل (ع) گفت: توکل به خدا این است که انسان بداند هیچ ضرر، منفعت، بخشش و منعی از ناحیه مخلوق نیست. متوکل حقیقی از خلقِ خدا مأیوس است و هیچ عملی را جز برای خدا انجام نمی‎دهد، به هیچ کس جز خداوند امید ندارد و از هیچ کس جز خداوند خوف و ترسی ندارد. همچنین انسان متوکل به هیچ کس جز خداوند طمع ندارد.

توکل، مسأله‎ای است که در میان مردم رایج و عادی است اما تا زمانی که ویژگی‎های ذکر شده در روایت مذکور در انسان ایجاد نشود، توکل تنها در قالب یک شعار باقی می‎ماند لذا توکل بدون شاخصه‎ها و ویژگی‎هایی که در روایت مذکور ذکر شد، توکل حقیقی نیست.

ویژگی‎های متوکلّین در کلام جبرئیل (ع)

1- انسان از خلق خدا مأیوس باشد و نسبت به آنان امیدی نداشته باشد و تنها خداوند را سبب‎ساز کارها بداند و امیدش فقط به خداوند متعال باشد. البته این بدین معنا نیست که انسان‎ها توانایی واسطه شدن در کارها را نداشته باشند زیرا اگر چنین برداشتی ایجاد شود، زندگی انسان‎ها مختل خواهد شد.

2- ویژگی دوم افراد متوکل این است که تمام کارها و عبادات خود را برای خدا انجام می‎دهند؛ به گونه‎ای که در زندگی آنان تحولی بنیادین صورت گرفته و تنها در فضایی حضور پیدا می‎کنند که رنگ خدایی داشته باشد. حضرت امام (ره) مصداق بارز یک انسان متوکل بود، زمانی که ایشان صحبت می‎کرد آن‎چنان شجاعت و توکل داشت که به دنبال سخن ایشان مردم در صحنه حضور پیدا می‎کردند. البته این‎گونه مسائل در سخن و گفتار، آسان به نظر می‎رسد ولی در عَمل بسیار مشکل و دشوار است و نیاز به تمرین دارد. در تاریخ آمده است در یکی از سفرهای امام صادق (ع)، اصحاب خدمت امام (ع) رسیدند و به ایشان عرض کردند که در مسیر راه شیر درنده‎ای خوابیده است و ما جرأت نزدیک شدن به آن را نداریم. حضرت (ع) جلو آمد و به شیر اشاره‎ای کرد و شیر از مسیر راه بلند شد و به سمت دیگری رفت. امام صادق (ع) در همین حال فرمود به خداوندیِ خدا سوگند اگر مردم آن‎گونه که شایسته است بندگیِ خداوند را به جا آورند، حیوانات درنده آن‎چنان رام می‎شوند که انسان می‎تواند وسایل خود را روی حیوانات بگذارد و از شهری به شهر دیگر برود.[2] لذا زمانی که انسان تسلیم خداوند شود، همه موجودات نیز تسلیم او می‎شوند؛ اما اگر انسان در مقابل خداوند گردن‎کشی کند سایر موجودات نیز در برابر او گردن کشی خواهند کرد.

3- یکی دیگر از ویژگی‎های متوکل حقیقی این است که انسان همیشه خداوند را ناظر بر خود می‎داند و به دنباله آن هیچ خوف و ترسی را به دل راه نمی‎دهد. همان‎طور که در روایت آمده است: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا (ع) فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا حَدُّ التَّوَكُّلِ فَقَالَ (ع) لِي: «أَنْ لَا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ أَحَداً» قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا حَدُّ التَّوَاضُعِ؟ فَقَالَ (ع): «أَنْ تُعْطِيَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِكَ مَا تُحِبُّ أَنْ يُعْطُوكَ مِثْلَهُ» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ أَشْتَهِي أَنْ أَعْلَمَ كَيْفَ أَنَا عِنْدَكَ؟ فَقَالَ (ع): «انْظُرْ كَيْفَ أَنَا عِنْدَک».[3]

حسن بن جَهم گفته است که از حضرت علی ‎بن موسی ‎الرضا (ع) درباره حقیقت توکل سؤال کردم، حضرت (ع) فرمود که توکل به این معنا است که از کسی جز خدا نترسی. عرض کردم که تواضع چیست؟ حضرت (ع) فرمود: چیزی را به مردم عطا کن که دوست داری مردم به تو عطا کنند (به گونه‎ای با مردم رفتار کن که دوست داری آن‎گونه با تو رفتار کنند)، عرض کردم که دوست دارم بدانم که من نزد شما چگونه‎ام؟ حضرت (ع) فرمود: نگاه کن که من نزد تو چگونه‎ام.

 لذا زمانی که انسان حقیقت توکل را درک کند تمام سختی‎ها مانند زندان، شکنجه و تبعید و امثال آن را تحمل خواهد کرد. در حالات مرحوم آیت‎ الله سید احمد خوانساری (ره) آمده است که ایشان بیمار شد و برای درمان باید ایشان را بی‎هوش می‎کردند، هنگامی که این موضوع را به ایشان اطلاع دادند، فرمود: احتیاجی به بی‎هوشی نیست و شما می‎توانید عمل جراحی خود را انجام دهید. زمانی که عمل جراحی بر روی ایشان انجام می‏گرفت ایشان به‎هوش بود و مشغول راز و نیاز بود که اطرافیان از این مسأله بسیار متعجب شده بودند. همچنین در حالات علامه طباطبایی (ره) آمده که به ایشان گفتند برای عمل چشم، باید شما را بی‎هوش کنند تا پلک شما 15 دقیقه باز باشد و عمل جراحی انجام شود. ایشان فرمود به بی‎هوشی نیازی نیست و در مدت 17 دقیقه چشم خود را باز نگه داشتند بدون اینکه حتی یک پلک بزنند. پس باید توجه داشته باشیم که همه این مقامات معنوی در سایه توکل به خداوند متعال دست یافتنی هست.

 



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج15، کتاب الجهاد، ابواب جهاد النفس، باب 4، ص194، ح31؛ محمد بن على‏،  ابن بابويه، معانی‎الأخبار، ص261.

[2]. علامه مجلسی، بحارالأنوار (ط- بیروت)، ج68، ص191. «عُدَّةُ الدَّاعِي، حَدَّثَنَا أَبُو حَازِمٍ عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ: قَدِمَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَدْهَمَ الْكُوفَةَ وَ أَنَا مَعَهُ وَ ذَلِكَ عَلَى عَهْدِ الْمَنْصُورِ وَ قَدِمَهَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْعَلَوِيُّ فَخَرَجَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا يُرِيدُ الرُّجُوعَ إِلَى الْمَدِينَةِ فَشَيَّعَهُ الْعُلَمَاءُ وَ أَهْلُ الْفَضْلِ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ وَ كَانَ فِيمَنْ شَيَّعَهُ الثَّوْرِيُّ وَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَدْهَمَ فَتَقَدَّمَ الْمُشَيِّعُونَ فَإِذَا هُمْ بِأَسَدٍ عَلَى الطَّرِيقِ فَقَالَ لَهُمْ إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَدْهَمَ قِفُوا حَتَّى يَأْتِيَ جَعْفَرٌ فَنَظَرَ مَا يُصْنَعُ فَجَاءَ جَعْفَرٌ فَذَكَرُوا لَهُ حَالَ الْأَسَدِ فَأَقْبَلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع حَتَّى دَنَا مِنَ الْأَسَدِ فَأَخَذَ بِأُذُنِهِ حَتَّى نَحَّاهُ عَنِ الطَّرِيقِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَمَا إِنَّ النَّاسَ لَوْ أَطَاعُوا اللَّهَ حَقَّ طَاعَتِهِ لَحَمَلُوا عَلَيْهِ أَثْقَالَهُمْ».

[3]. شیخ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج15، کتاب الجهاد، ابواب جهاد النفس، باب 28، ص274، ح8.

Please publish modules in offcanvas position.