درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: احکام النجاسة تاریخ: 14 بهمن 1392 سال: پنجم جلسه: 49 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
مسئله 276: «إذا استعار ظرفا أو فرشا أو غيرهما من جاره فتنجس عنده هل يجب عليه إعلامه عند الرد؟ فيه إشكال، و الأحوط الإعلام، بل لا يخلو عن قوة إذا كان مما يستعمله المالك فيما يشترط فيه الطهارة»[1]
مرحوم سید(ره) میفرماید: اگر کسی ظرف یا لباس همسایه را عاریه گرفت و این شیء در نزد او متنجس شد در اینکه آیا هنگامی که میخواهد آن را به مالک برگرداند لازم است به او اعلام کند که این شیء متنجس شده اشکال است، لکن احتیاط این است که تنجس آن را اعلام کند بلکه لزوم اعلام خالی از قوت نیست و این زمانی است که آن شیء از چیزهایی باشد که مالک آن را در موردی که طهارت در آن شرط است استفاده میکند.
سید (ره) میفرماید: «فیه إشکالٌ»، یعنی این مسئله روشن نیست و بعد میفرماید: «و الأحوط الإعلام»، احتیاط این است که اعلام کند و بعد فتوی میدهند «بل لا يخلو عن قوة»، البته این فتوی همراه با یک قید است و آن قید این است که اگر مالک آن شیء را در موردی که طهارت شرط است میخواهد استفاده کند در این صورت واجب است تنجس آن به او اعلام شود.
قبلاً گفتیم تسبیب بر حرام جائز نیست؛ مثل اینکه روغن نجسی را به شخصی بدهیم که برای خوردن استفاده میکند. در مسئله فوق میخواهد بگوید از حیث حرمت تسبیب فرقی بین مالک انتفاع (عاریه گیرنده) یا غاصب ملک نیست بلکه هر کس که سبب کار حرام شود فعل حرام مرتکب شده و اعلام آن هم واجب است.
فصل في الصلاة في النجس
إذا صلى في النجس فإن كان عن علم و عمد بطلت صلاته، و كذا إذا كان عن جهل بالنجاسة من حيث الحكم بأن لم يعلم أن الشيء الفلاني مثل عرق الجنب من الحرام نجس، أو عن جهل بشرطية الطهارة للصلاة، و أما إذا كان جاهلا بالموضوع بأن لم يعلم أن ثوبه أو بدنه لاقى البول مثلا فإن لم يلتفت أصلا أو التفت بعد الفراغ من الصلاة صحت صلاته و لا يجب عليه القضاء، بل و لا الإعادة في الوقت و إن كان أحوط، و إن التفت في أثناء الصلاة فإن علم سبقها و أن بعض صلاته وقع مع النجاسة بطلت مع سعة الوقت للإعادة، و إن كان الأحوط الإتمام ثم الإعادة ، و مع ضيق الوقت إن أمكن التطهير أو التبديل و هو في الصلاة من غير لزوم المنافي فليفعل ذلك و يتمّ و كانت صحيحة، و إن لم يمكن أتمها و كانت صحيحة، و إن علم حدوثها في الأثناء مع عدم إتيان شيء من أجزائها مع النجاسة أو علم بها و شك في أنها كانت سابقا أو حدثت فعلا فمع سعة الوقت و إمكان التطهير أو التبديل يتمّها بعدهما، و مع عدم الإمكان يستأنف، و مع ضيق الوقت يتمها مع النجاسة و لا شيء عليه، و أما إذا كان ناسيا فالأقوى وجوب الإعادة أو القضاء مطلقا ، سواء تذكر بعد الصلاة أو في أثنائها أمكن التطهير أو التبديل أم لا.[2]
این بحث دارای فروع متعددی است که آنها را عرض میکنیم.
اگر کسی عالماً و عامداً در لباس نجس (غیر از موارد مستثنی) و یا جاهلاً به حکم (مثلاً نمیداند عرق جنب از حرام نجس است) نماز خواند یا جهل به شرطیت داشت ( نمیداند نماز در لباس نجس باطل است) نماز خواند نمازش باطل است.
فرع اول: اگر کسی عاملاً و عامداً در لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل است.
ادله:
دلیل اول : اجماع، مرحوم سید(ره) بر این مطلب ادعای اجماع کرده.
دلیل دوم: ضرورت دین (نماز با نجاسات سازگاری ندارد).
دلیل سوم: روایت.
روایت اول: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ رَجُلٍ أَصَابَ ثَوْبَهُ جَنَابَةٌ أَوْ دَمٌ قَالَ: «إِنْ كَانَ عَلِمَ أَنَّهُ أَصَابَ ثَوْبَهُ جَنَابَةٌ قَبْلَ أَنْ يُصَلِّيَ ثُمَّ صَلَّى فِيهِ وَ لَمْ يَغْسِلْهُ فَعَلَيْهِ أَنْ يُعِيدَ مَا صَلَّى »[3]
عبدالله بن سنان درباره مردی که منی یا خون به لباسش اصابت کرده از امام صادق (ع) سؤال کرد، حضرت (ع) فرمودند: اگر قبل از نماز علم به نجاست داشته و با اینکه علم داشته لباسش را نشسته و با همان لباس نجس نماز بخواند باید نمازش را اعاده کند. این روایت دال بر این است که اگر کسی عالماً و عامداً در لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل است.
روایت دوم: ٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي وَ فِي ثَوْبِهِ عَذِرَةٌ مِنْ إِنْسَانٍ أَوْ سِنَّوْرٍ أَوْ كَلْبٍ أَ يُعِيدُ صَلَاتَهُ فَقَالَ: «إِنْ كَانَ لَمْ يَعْلَمْ فَلَا يُعِيد»[4]
عبد الرحمن بن ابی عبدالله از امام صادق (ع) در مورد شخصی که در لباسش مقداری عذره انسان یا کلب یا سمور بوده سؤال میکند: آیا باید نمازش را اعاده کند؟ حضرت (ع) میفرمایند: اگر نمیدانسته اعاده نمیخواهد. مفهوم این شرط این است که اگر علم به نجاست داشته باید نمازش را اعاده کند.
روایت سوم: عن ابی بصیر عن ابی عبد الله (ع) «و ان اصاب ثوب الرجل الدم فصلی فیه و هو لایعلم و ان هو علم قبل ان یصلی فنسی فصلی فیه فعلیه الاعاده».[5]
فقها با استناد به روایاتی مثل روایت فوق فرمودهاند: اگر کسی میدانسته لباسش نجس است و بعد فراموش کرد و با همان لباس متنجس نماز خواند در این صورت باید نمازش را اعاده کند، ما عرض میکنیم به طریق اولی در جایی که علم به نجاست لباس مقارن با نماز باشد حکم به اعاده نماز میشود و شخص باید نمازش را اعاده کند لذا روایاتی که بر بطلان نماز کسی که به نجاست لباسش علم داشته و بعد فراموش کرده و با آن لباس نجس نماز خوانده، دلالت میکند به طریق اولی بر بطلان نماز عالم به نجاست که مقارن نماز خواندن است دلالت میکند.
نتیجه فرع اول این شد که اگر کسی عالماً و عامداً در لباس نجس (غیر از موارد مستثنی) نماز بخواند به سه دلیل (اجماع، ضرورت و مفهوم اولویت که از روایات استفاده شد) نمازش باطل است.
فرع دوم: اگر شخص جاهل به حکم است مثلاً نمیداند عرق جنب از حرام نجس است یا خیر؟ یا جاهل به شرطیت طهارت برای نماز است در این صورت اگر با لباس و بدن نجس نماز بخواند نمازش باطل است.
بحث جلسه آینده: توضیح مطلب را ان شاء الله در جلسه آینده عرض خواهیم کرد.
«والحمد لله رب العالمین»